عادت
سالهای کبیری دربیابان خشکی تحت نام ظلمت زندگی کردم از بس هوای شده بودم……
سالهای کبیری دربیابان خشکی تحت نام ظلمت زندگی کردم از بس هوای شده بودم……
عمری است که بودم بدل آرمان بدخشان صر شکر رسیدم به گلستان بدخشان از نسترن……
قدم هایم را در بیابان های خشک و گرم احساس میکنم... خورشید در وسط آسمان خودش……
زنده گی میگذرد،برتوبرمن برآسمان آبی برشاخه گل یاس برهمه باعشق با غم ورنج……