انتظار نزویکی شام بود و آفتاب کم کم در حال غروب کردن بود. تاریکی کم کم حکمفرما میشد,…… Posted on 08 June at 00:37 by bhnamali read more
نمیدانم... نمیدانم به کی اعتماد کنم که شرافت عقلم را نرباید و نفرت و انزجار را در دلم…… Posted on 05 February at 09:26 by fahima-kakar read more