ثانیه های زندگی!!! - بخش نخست

Posted on at


من دختری هستم ساده دل و پاک,اگر از جهت دیگر بگویم فقیر و ناتوان,از بهر دل بگویم مهربان و خوش خوی,ولی اگر از بهر اقتصاد بگویم بسیار ضعیف و بیچاره.


و پدرم است یک شخص معلول,مادرم یک زن پاک و مهربان که آماده ی هر قسم رنج و مصیبت است.ولی اولادانش راحیه علم و عرفان و مظهر خدمت به وطن خویش شوند.


در این جا میخواهم از پدرم بگویم که چه قسم معلول شده است!!!


از کودکی یک پای پدرم قوت نداشت که به تنهایی خود ایستاده شود ولی به جوانی در پی جنگ هایی که در هرات رخ داده بود پدرم پای دیگر خود را هم از دست داد.حال دیگر هیچ کدام از پاهای پدرم قوت ندارد.



پدر جانم میگویند:


اگر پایم قوت ندارد دلم قوت و نیروی توان هرکاری را دارد,چنانچه میگویند:"انسان پیر است اما دل و قلب جوان است".و همین توانایی قلب پدرم نگذاشت که پدرم به حال خود بماند و ما از درس و تعلیم بمانیم.


امروز باید گفت که 40 سال گذشت ولی پدرم هنوز هم کار میکند و مارا به سوی علم و معرفت روان میکند.این همه از تاثیر قلمیست که پدرم در دستش دارد و هر لحظه ای که میگذرد پدرم ما را نصیحت میکند که فرزندان گلم اگر من قلم را در دست نمیداشتم از کجا میتوانستم کارهایی را که به توانم نبود انجام دهم.


پدرم میگوید:تنها همین قلم است که مرا در جامعه ای که امروز هزاران فساد میشود سربلند نگه میدارد.من گفتم چگونه میتواند قلم انسان را در بین جامعه سربلند نگه دارد؟


پدر جانم در جواب گفتند!دخترم من معلول هستم توان بیل زدن و غیره کارهای سخت را ندارم!پس بدان اگر قلم نمیبود در جامعه به مثل من یک شخص ناتوان و بی سر پناه می ماندم,پس بدان که قلم چه قدر سربلندیهایی را به جامعه پیش کرده میتواند.من که این حرف های دل تنگی پدرم شنیدم بسیار افسرده شدم و برای پدرم گفتم.



پدر جان ما امروز بزرگ شدیم چگونه میتوانیم از این معاش کم زنده گی خود رابسازم و حال آنکه مادرم هم کارشان چنین رونقی ندارد پس باید چه کرد؟؟


پدر جان!!!


آیا ما از درس و تعلیم عقب خواهیم ماند؟


آیا پول کرایه ی خانه را یک روز نخواهیم داشت؟


آیا روزی از گرسنه گی خواهیم ماند؟


پدرم که بسیار یک دل کلان دارد مارا از هر گونه مشکلات دور نگه میدارد برایم در پاسخ سئوالاتم گفتند:عزیزم دختر گلم امروز شما هستید که به من توانایی میدهید که من به همین عمر هم میتوانم کار کنم.و در پاسخ دیگری برایم گفتند:که تا به حال شنیده اید یا دیده اید که کدام شخصی از بی سرپناهی و یا گرسنه گی مرده باشد؟


و در پاسخ دیگری برایم گفتند که رزق و روزی ما را خداوند متعال میدهد و نه بنده های خداوند.



برای خواندن مطالب قبلی فلم انکس لیسه محجوبه هروی میتوانید پیوند زیر را دنبال نماید:


http://www.filmannex.com/user/MahjubaHerawiSchool/273270


 


هنگامه عظیمی



About the author

MahjubaHerawiSchool

Mahjube Herawi School is located in the third district of Herat Province on Mokhaberat Street. It was named after a famous woman poet Mahjube Herawi (Mahjube Herawi’s real name was Bibi Safora and she was one of the famous Farsi pouter of Badqhis –Afghanistan. Mahjube has about 5,000 poems about…

Subscribe 0
160