من شخصی هستم وابسته به دقایق زنده گی خود وهمیشه می خواهم زنده گی داشته باشم که عاری از همه ای مشکلات ،نا امنیواختلافات باشد.زنده گی گاهی ، وبا همه ای رو به اتمام است.انسان باید در امور زنده گی خو د ،دشواری ها وبلاخره تمام کمبودی ها مبارزه نماید.وبفهمد که در گذر است. انسان هیچ گاه نمی تواندیک ثانیه ای زنده گی خود را متوقف نماید،زیرا خداوند ج تمام انسان ها را در این دنیا افریده تا زنده گی نمایند ،وبرای خودزنده گی ای را که در ارزو یش هستندرا بسازند.خداوندج برای تمام انسانها هم راه حل مشکلات را نشان داده وهم راهی که می تواندانسان را بیشتر به مشکلات مواجه سازد . انسان میتواند از لحظه به لحظه ای زنده گی خود استفاده نماید ،البته به طریقه ای درست و یا هم غلط
چه خوب است انسان از زنده گی خود به طریقه ای درست استفاده نماید،زیرادرست استفاده کردن از زنده گی انسان را به کامیابی ها روبرو می سازد وکامیابی هاست که یک کشور رابسوی ترقی وتحول می کشاند.زنده گی که خداوندج برای ماامانت میدهدبایداز آن به وجه حسن استفاده نماییم .مثلا خداوندج برای بعضی اشخاص تفکرزیاد داده است، ولی کم اشخاص هستند که ازتفکر خود بصورت سعی استفاده می کنند.خداوندج برای انسان ها در مواردمختلف استعداد داده است
مثلا شاگردا میتوانند ازاستعدادی که خداوندج برای شان داده استفاده نمایند ولی خیلی کم از شاگردان ازاستعداد خوداستفاده کرده و درس می خوانند.
ولی یک تعداد شاگردانی هستد که درس میخواننداما یاد نمیگیرند.چون خداوندج برای انجا م کاردیگری برای شان استعداد داده است.و بلا خره انسان باید از تمام دقایق زنده گی خود به بهترین وجه استفاده نماید