برای این که کانون گرم خانواده، و محبت زوجین باقی بماند، شک، بدگمانی، سوء تفاهم، بی باوری، اختلاف و نفرت آن را به سردی نکشاند، شریعت اسلام اصول، قواعد، مقررات و ارزش هایی را برای هر یک از مردان و زنان مقرر فرمود، تا با رعایت نمودن آن زندگی راحت و خوشی را بگذرانند.

فلسفه حجاب چیز مکتوم و پنهانی نیست، زیرا بی حجابی زنان که طبعاً پیامدهای همچون آرایش، عشوه‌گری و امثال آن را همواره دارد مردان را مخصوصاً جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار میدهد، کفار با شناخت این رمز روانشناسی علاوه بر سازماندهی تبلیغات فاسد اشتهاری در رسانه ها با صدور ستایل های مزخرف مود و فیشن به قصد عریان سازی کامل و یا قسمی اعضا و اندام برجسته زنان وظیفه ای تحریک آمیز شیطانی شانرا برای اغوای اخلاقی جوانان نیز تعقیب میکنند، زیرا آنها میدانند که از نظر روانشناسی مردها بیشتر از طریق حس باصره تحریک میشوند و زنان بوسیله ای مساس.

اهل اروپا و مقلدین آنها برای کسب جواز فحاشی خویش کوشیدند که حجاب زنها را برای صحت آنها و اقتصاد معاش آنها در معاشرت مضر قلمداد کنند و برای فواید بی حجابی بحث ها کرده اند، بسیاری از علمای اهل عصر جواب مفصل آنها را در کتاب ها آورده اند و نسبت به آن در اینجا این تصور کافی است که هیچ جرم و گناهی از نفع و فایده خالی نیست، دزدی، راه زنی، فریبکاری از یک نظر کار و بارهای منفعت بخش استند، ولی وقتی در ثمرات و نتایج آنها مضراتی مهلک آینده را بنگرند، هیچ کسی جرأت نمیکند که آنها را معامله سودمندی تلقی کند، در بی حیایی اگر چه دستاورد معیشتی باشد ولی وقتیکه همه ملت و کشور را به هزار ها فتنه و فساد مبتلا کند پس نافع دانستن آنها نمیتواند کار شخص عاقل و هوشمند باشد.

دشمنان اسلام با درک عمیق و استفاده سوء از این خصوصیات روانی زن و مرد محیلانه و مجدانه سعی مینماید تا حجاب را از زنان برداشته و زمینه ای تحریک مردان را به دعوت زنان به سوی آمیزش و اختلاط نا جایز مساعد نماید و جامعه را به فحشا، بیکاری و غفلت معتاد ساخته خود براحتی بر ملت های غرق در غفلت و فساد حکومت نماید.

آمارهای قطعی و مستند نیز نشان میدهد که با افزایش بی حجابی در جهان طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشوئی، روابط نامشرع و بی بندوباری در دنیا به طور مداوم بالا رفته، چرا که (هرچه دیده بیند دل کند یاد) و هر چه دل (هوسهای سرکش) بخواهد به هر قیمتی باشد به دنبال آن میرود و به این ترتیب هر روز دل به دلبری میبندد و با دیگری وداع میگوید.

گسترش دامنة فحشاء و افزایش فرزندان نا مشروع از دردناکترین پیامدهای بی حجابی است که نیازی به ارقام و آمرا ندارد و دلائل آن در جوامع غربی آنقدر نمایان است که حاجتی به بیان ندارد.

مسئله ابتذال و سقوط شخصیت زن در این میان نیز حایز اهمیت فراوان است، هنگامی که جامعه زن را با اندام تحریک آمیزش بخواهد، طبیعی است که روز بروز تقاضای آرایش بیشتر و خود نمایی افزونتر از او دارد، در جامعه‌ای که تنها افتخار زن، جوانی، زیبائی و خودنمائی اش شده و به این ترتیب مبدل به وسیله‌ای برای اشباع هوسهای سرکش یک مشت آلوده و انسان نمای دیوصفت میگردد، در چنین جامعه‌ای با ویژگیهای اخلاقی اش زن چگونه میتواند آگاهی و دانایی اش را جلوه‌گر نماید؟ و حایز مقام والای خویش گردد؟.

مطالعات دانشمندان تربیتی نشان داده در امکان درسی که دخترها و پسرها یکجا هستند یا در دفتر کار که در آنجا بی بندوباری بوده و زن و مرد باهم مختلط استند، در آنجا کم کاری، غفلت، عقب ماندگی، به صراحت مشاهده شده است.

بنابر این حجاب در اسلام بمنظور وقایه و جلوگیری از ظهور و پخش فسادهای اخلاقی در جامعه و بمقصد حفظ آبرو، عزت و ارزش های متعالی زن وضع و سفارش گردیده است، زیرا حجاب هرگز مانع کار و سایر فعالیت های حیاتی، اقتصادی، علمی، فرهنگی، هنری و اجتماعی زنان نمیشود، فقط جلو دید و نظاره مردان را از اندام های افسونگر ایشان که موجب تحریک مردها میشود میگیرد.

 گوشه ای از کتاب نگرشهایی در حجاب 

نگارنده: صبغت الله سنتیار