چه دلگیر است
هم جمعه باشد !
هم ابر باشد !
هم باران باشد !
هم خیابان خیس باشد !
اما .....
نه تو کسی کنارت باشد !
نه من !
نه دستی برای گرفتن !
نه پایی برای قدم زدن !
نه نگاهی برای دیدن !
همین است ............................
سالروز تولدم.
پاییز است هوایش نرم و ملایم .
برگهای زردش نشان دهنده دلتنگی .
غروبش مانند نگاه عاشق به معشوش .
چه زیباست دست در دست هم از میان برگهای زرد عبور کردن .
عاشقانه بوسیدن .........
چشم در چشم هم .
چه خیالات زیبایست .
این همه خواب است و بس .
اما آرزو را نمی توان بیان نکرد .
هی !
اما بیان کردنش چه سود ؟
جز این که بگویند :فلانی را دیدی چه چرندیاتی می گوید؟
حرف دلم ،آرزو هایم نزد مردم چرند است همین.
هیچ کس درکم نکرد ، هیچ کس حرفم را نشنید و آنی هم که شنید!
مرا نادیده گرفت.
آری دلم گرفته !
از همه ،از کسانی که در ظاهر خوب، اما در باطن مار هفت سر.
از آنهایی که در ظاهر با من هستند اما این حقیقت نیست.
یکی میگوید : دوستت دارم
اما من بی خبر از این که تکیه کلامش است .
به همه میگوید، من هم با دیگران فرقی ندارم .
چه انتطار می توان داشت از این قسم آدم ها ؟
جز این که بگویی : هی فلانی برو و تنهایم بگذار .
کافیست فریب دادن .
به خدا قسم خسته شدم .
ذره ای درکم کن .
مرجان عثمانی