تقدیم به : هموطنان مهاجرم ، که دور از وطن و در غربت زندگی میکنند

Posted on at


تقدیم به :
هموطنان مهاجرم ، که دور از وطن و در غربت زندگی میکنند

سروده ای از : بانو ترنم سیدی ...!
با عنوان : " افغانی "...!

● از آسمان آبی ، از این همه ستاره !
سهم من و تو اما ، شب های سرد و تاره !

● از این زمین سر سبز ، از این غرور دریا !
چیزی برای ما نیست ، حتی نمونده رویا !

● هر چی که توی دنیاست ، از آدمای دیگه !
انگار خدا ، خدای ، اون آدمای دیگه !

● از وقتی پا گذاشتم ، توی جهان فانی !
فقط یه حرف شنیدم ، بهم گفتن " افغانی " !

● چشمامو وا می کردم ، نگاه شون زننده !
تو حرفاشون هزارتا ، پوزخند و نیش و خنده !

● همش می گفتن اونا ، اون آدمای بدزاد !
سهم شما از اینجا ، کارگری هست ، افتاد ؟

● و من بجز سکوتم ، حرفی نداشتم اونوقت !
چیزی برای گفتن ، هیچی نداشتم اونوقت !

● وقتی که درس خوندن رو ، همیشه می ستودم !
پشت در مدرسه ، با بغض و گریه بودم !

● دلم پر از گلایه ، با گریه هم صدا بود !
آخ این همه جنایت ، مگه با ما روا بود ؟

● هزار و یک مصیبت ، رو سرمون آوردن !
در عوض اش همیشه ، نون ماها رو خوردن !

● بعد یه عمر دغدغه ، بزرگ شدن با حسرت !
با یک جهان عقده و ، کینه و بغض و نفرت !

● بلاخره به روزی ، خسته شدم از اونجا !
تصمیم گرفتم آخر ، دوری کنم از اونجا !

● تصمیم گرفتم بیام ، به کشورم ، به FG !
تا نتونند تا ابد ، بهم بگن : خارجی !

● تمام هست و نیستم ، یه کوله پشتی و ساک !
با یک دل پر از غم ، و سینه ای که صد چاک !

● بار زدم و اومدم ، به خاطر بچه هام !
تا که اونا نباشن ، مثل من و رفیق هام !

● تا عمرشون با حسرت ، کینه و بغض و نفرت !
حروم نشه ، نباشن ، با گریه توی غربت !

● درس بخونن ، بتونن ، با افتخار قوی شن !
مثال خاری بزرگ ، تو چشم اجنبی شن !

●خداروشکر که حالا ، من وطنم رو دیدم !
به هر چه آرزو بود ، برام یه روز ، رسیدم !

● نمی خوام از اون روزا ، چیزی به یاد بیارم !
یا بذر بدبینی رو ، تو دلاتون بکارم !

● کاش می شد این خاطرات ، پر بزنن ، بمیرن !
و جاشون رو خوبی ها ، تو ذهن من بگیرن !

● به قول اون اجنبی ، گذشته ها گذشته !
هرگز به غصه خوردن ، گذشته برنگشته !

●خدا نیاره هرگز ، گذشته رو برامون !
گذشته باشه اینبار ، برای دشمن هامون !

● اصلا مهم نیست برام ، که دیگران چی میگن !
مهم اینه که حالا ، روز و شبام سفیدن !

● اصلا مهم نیست که جنگ ، با کشورم اجینه !
دیگه فرار نمی خوام ، مهم برام همینه !

● همین برای من بس ، که با تو همزبانم !
و افتخار میکنم که مثل تو " افغانم " !

● به یاری خداوند ، با کمک شماها !
حکومت وحدت و از خود گذشتی ها !

و دست به دست و با هم ، و پا به پای و یکجا !
می سازیم این وطن را ، می سازیم این وطن را !

" با تشکر "



About the author

160