میخواهم برای شما و برای همهٔ هم سرنوشتانم روشن و روشن تر بسازم که چرا بنام آن معلم ممتاز، به وجد آمده با جرأت تام و تمام رخش غزلم را به جولان میکشم چون باور دارم که با شهرت استاد رویش نخل امیدم به گل نشسته است و بزودی ها به ثمر خواهد رسید۰

بعبارت دیگر برای من، «رویش»، نه نام یک فرد است و نه شهرت او شهرت یک فرد بلکه رویش نام یک اندیشه است، آری یک اندیشهٔ ناب و نادر که از چند گاهی به یک واژهٔ ناب و نادر تبدیل شده است لذا اگر بگویم که رویش یعنی معرفت و معرفت یعنی رویش نه اشتباه کرده ام و نه مبالغه۰ من و هم سرنوشتانم نسلها نسل، در انتظار چنین روزی بوده ایم که روزی خورشید پرفروغی در آسمان سر زمین غمبار و غبار آلود ما جلوه گر گردد۰ همانا امروز، همان روز است۰

از سوی دیگر در روز های اخیر، خوشبختانه فرهیختگان و صاحب نظران ما از رویش چنان تعریف و تقدیر نموده اند انگار از یک واژهٔ ارزشمند، بی همتا و تأثیر گذار، سخن میگویند و مینگارند بعنوان نمونه؛

استاد محترمم حفیظ خرم مینویسد؛ «معرفت و معلم عزيز، دو روي يك ورق، خوش حكايت است، كه اگر يك صفحه را بدون روي ديگرش بخواني، انگار حكايت شيرين معرفت را ناقص و نا تمام خوانده ايد.»

همچنین محترم علی تقوای مینویسد؛ معلم و یارانش «درپی ریختن " کاخ سخن "و اندیشه اند تا مسیر تازه ای در باورها، دید گاه ها وعملکرد های هزاره ها ایجاد نمایند»۰

و صد ها تقدیر نامه و هزاران هزار کامنت دیگر، درین روزها حکایت از یک اندیشه دارند نه از یک فرد۰ بنا بر این، از نظر من هم، رویش یک اندیشه است و یک باور و یک هدف۰ پس من، بنام همان اندیشه که او را در چهرهٔ رویش مشاهده کرده و به نظاره نشسته ام، میسرایم۰ و اینهم در همین موضوع سروده ای تازهٔ را تقدیم به رویش ها میکنم۰

رویش نام یک اندیشه 
«»«»«»«»«»«»«»«»

حالیا رویش که یکتا گوهر است
نام یک اندیشه و یک باور است
«»«»
باور و اندیشه ی بس ناب من 
یعنی تعبیر خیال و خواب من 
«»«»
رویش ام آینه ای تصویر ماست
هستیئ با درد و با تدبیر ماست
«»«»
آنکه در چشمان ما دارد "مقام"
او سمند سرکش است و تیزگام
«»«»
آن که با اوج و بلندی آشنا است
همتش ممتاز و پروازش رساست
«»«»
آن که دارد منزل اش زیر نظر
همچو شاهین میگشاید بال و پر
«»«»
"معرفت" در چهرهٔ او آشکار
میدهد پیغامم؛ از یک نو بهار
«»«»