دو تا سیگار نیم سوخته
دو تا لب به سینه دوخته
دو تا دست روی برجستگی
دو تا برجستگی روی تخت
دو تا زن درد زایمان مرد بودند
دو تا باکره تحث پیگرد بودند
یکی سینه هایش باز برای باد شمال
یکی میان گاوصندوق در قندهار
من ساک میزدم
لوله کلاشینکوف اسامه را
زندگی صفر درجه
کاوه ایریک