دلت سرعت میخواهد و راهی دراز که تا انتها بروی . چه پیاده و چه با وسیله نقلیه هر کدام که بشود دلت ان را میخواهد و جاده ای بی انتها و بدون موانع.
در هیچ یک از خیابانهای کابل یا پیاده روهای کابل نمیتوانی راهی را انتخاب کنی که چند دقیقه بدون مزاحمت ان را طی کنی و لذت ببری از یک راه صاف و بدون مانع . ماشین را را روشن مکینی و در خیابانهای کابل حرکت میکنی به چاله و سرعت گیری که میرسی سرعتت را کم میکنی که بتوانی بدون خسارت از مانع یا چاله رد بشی که صدایی تو را به خود میخواند . کاکا خیرات ... کاکا خیرات ...
لهجه هایی که به زور میتواند دری صحبت کند و چهرها ی سیاه و پر از دانه های ابله و چشمانی که با التماس تو را وادار میکند که دست به جیب بشوی و چند افغانی کف دست دختری یا پسری و زن و مردی بگذاری و به راحت ادامه بدهی . به سرعت گیر بعدی که میرسی یک مرد تنومند و یک زن با دختر و پسری خرد سال وسط خیابان نشسته اند و باز صدا این بار به صورت کر و گروهی میخوانند . کاکا خیرات ... کاکا خیرات
دلت از خیبابان بد میشود و کنار خیابان پارک میکنی تا بتوانی چند قدمی پیاده بروی بدون چاله و سرعت گیر خیابانهای کابل . هنوز چند قدم نرفته ای که باز صدای کاکا خیرات تو را به خود میخواند برمیگردی و دختر جوانی را با صورت چرک و دانه های ابله میبینی که ملتمسانه درخواست خیرات میکند . اخم میکنی تا او را از خود برانی دختر چشم در چشم تو میدوزد و نگاه برنمیدارد دلت میسوزد و دست میبری اسکناس ده افغانی را پیش میکنی .
دختر دستش را جلو نمی اورد و با زبان دری شکسته به تو میگوید که تیپ و شمایلت به ده افغانی نمیخورد و بیشتر باید خیرات بدهی . نگاهی کالاهای خود می اندازی میبینی لباس ساده ای پوشیده ای اما لباست تمیز است و خط اتوی پیراهنت خودنمایی میکند .
به دختر نگاه میکنی و میگی بگیر . دختر دست را با اکراه جلو می اورد و میگوید که از صبح چیز زیادی عاید نکرده و باید شب مقدار پول زیادی رو تحویل پدر خود بدهد نگاهی میکنی مگه چقدر باید شب به خانه ببری ؟
دختر نگاهی بهت می اندازد و میگوید حدود ۲۰۰۰ افغانی باید شب تحیول بدهد و گرنه نمیتواند راحت بخوابد و باید توانایی خود را در درامد بالا نشان بدهد وگرنه نمیتواند شوهر خوب پیدا کند .
گدایان کابل از ان ور خط دیورند امده اند و به هیچ قانونی توجه ای ندارند و حالا کابل برای انها درامد های چند هزار دالاری دارد و بعد از چند سال گدایی باز به انطرف خط دیورند می روند و با دلارهایی که به دست اورده اند خانه های خود را لوکس تر خواهند کرد . دختر میگویند که کشورهایی مثل افغانستان و عراق و ایران برای انها درامد زیادی دارد و انها با دادن رشوه به پلیس و مرز به این کشورها می ایند و چون قانونی درباره گدایی وجود ندارد انها راحت تر میتوانند درامد کسب کنند البته گفت که ایران برای انها مشکلات زیادی ایجاد میکند و انها به ایران به عنوان زایر میروند و بعد شروع میکنند به گداییی و حالا تمام مقصد انها کابل و شهرهای بزرگ افغانستان است چون هیچ قانونی نمیتواند جلوی انها را بگیرد و پلیس هم فقط با گرفتن چند صد افغانی به انها اجازه تردد از مرز و شهرها را میدهد .
فکر میکنی که چند درصد درامدت را به دولت میدهی و دولت هیچ خدماتی را در قبال شهروندانش ندارد ان وقت گدایان پاکستانی با درامد های چند هزار دلاری هیچ مالیاتی نمیدهند و تمام سرمایه کشور از این طریق از مرزها خارج میشود .
زندگی صفر درجه
کاوه ایریک