بدون تعارف

Posted on at


بگذار شبی بدون موضوع حرف بزنیم
بدون حرفهای مردان داخل کتاب
زنان در حال گرفتن افتاب در اشپزخانه دود زده
کودکان خیابان هشتم
نوزادان تخت های سفید با دست بندهای تاریخ گذشته
بگذار بدون تعارف لبهایت را قند تر کنم
چای تلخ بدون سیگار دم کنم
تخت را دور بینداز
همین جا روی خاکها دراز میکشیم
ستاره میچینیم
دسته دسته زلفانت پریشان شود
عقرب ها ساعت را دوز بزنن
چه فرقی میکند
تو که باشی
زمان مزخرفترین تفکر یک روشن فکر است
بگذار شبی بدون موضوع سکوت کنیم
زبان نمیفهمد لذت یک بوسه تلخ را
من زیر دندانهایت شده ام
هیچ چیزی لذت استخوان های نرم شده را ندارد
نرم
مغز استخوان پیوند زده ای بانو
سکوتمان جهان را برداشته است
لعنت به این شهر
که میخوانه ندارد
شراب نمیداند درد زیر دندان یعنی چه

زندگی صفر درجه
کاوه ایریک



About the author

mohammadhasani

Kaveh Ayreek
Filmmaker and theater director living in Kabul

Subscribe 0
160