دیوانه ای از قفس پرید

امروز داشتم پیام های فیس بوکم رو چک میکردم که یک پیام برام جالب بود . یک دوست تازه پیام داده بود که یکی از فیلم سازان رو میشناسم یا نه ؟
خب معلوم بود که میشناسم ِ برام جالب شد و ادامه دادم دیدم در ادامه پیام نوشته که با ایشان و دو دوست دیگرش با هم در راه اروپا بوده اند و میان راه همدیگر رو گم کردند و حالا چند هفته است که از ایشان خبر ندارند .
کمی نگران شدم چون چند ماهی است که این دوست فیلم ساز ما تلفنش خاموش است و به پیام ها هم جواب نمیده چون چند نفر دیگه هم چنین پیامی رو بهم داده بودند که اگر ازشون خبر داشتم بهشون بگم
اما نگفته بودن که رفته اروپا اون هم به صورت غیر قانونی . گفته بودند که کار دارند باهاش و شاید هم خبر ندارند که ایشان به صورت غیر قانونی رفته اند .
نگرانیم بیشتر شد و فکر میکردم که این چند وقت که گم هست جایی در حال فیلم سازی هست و در یکی از ولایت ها رفته است و بدون هیاهوی شهر کابل در حال کار است .
دلم بیشتر گرفته است .
باز هم دیوانه ای از قفس افغانستان پرید .
کاش به سلامتی به مقصد رسیده باشد و سالم و سر حال باشه .
نمیدونم چی بنویسم اما دلم بدجور گرفته است .

زندگی صفر درجه
کاوه ایریک