مشرق که مطلع شرایع و مصدر مدنیت عالم بود اخیرا کاروان نیکبختی از این منزل کوچ کرد و معمار تمدن از عمارات این مرزوبوم روی برتافت.
در طی این ایام روزگار زنان مشرق زمین همه جا تاریک و اندوه خیز، همه جا آکنده برنج و مشقت همه جا پر از اسارت و مذلت بود.یکی از علمای اجتماعی میگوید: در میان امواج بلیات و طوفانهای حوادث وارده بر شرق قسمتی از عجز و عدم موفقیت شرقیان باین سبب است که به تربیت زنان التفات نکردند، آنها را عضو عاطل بشریت پنداشته نصف قوای خود را ضایع نمودند . مادران نا امید و نادان، اولاد شان را به بی دانشی بزرگ کردند، اطفال شرق، در داخل از تربیت خانوادگی و در خارج از تادیب و تهذیب محروم ماندند ، لاجرم ، اسباب تباهی و تیره روزی دست به هم داده، جمعیت بیشمار آسیا را به عقب گرایی و تنزل محکوم کردند. مدتهاست که (آسیا) از خواب گران یاس و حرمان برخاسته، میخواهد آب رفته را بجوی باز آرد. اگر چه برای معالجه این مرض مزمن اجتماعی بسیار سخنها گفته و کتاب ها نوشته اند، اما داروی بیماری مزمن شرق منحصر به تربیت و تعلیم است.تربیت و تعلیم حقیقی که شامل زن و مرد باشد و تمام طبقات را از خوان گسترده معرفت مستفید نماید
.