آن بیرون خبری نیست!

Posted on at


سال آخر دبیرستان که بودم یک همکلاسی داشتم که اسمش مهدیه بود. شاگرد اول کلاس بود و همیشه نمره هایش یک سرو گردن از بقیه بالاتر بود. مثلا بالاترین نمره ریاضی قبل ازاو 12 بود و او نمره اش می شد 18 و ناراحت میشد و دنبال معلم مان آقای طباطبایی(هنوز هست؟) راه می افتاد که کجا اشتباه کرده است.


از خودم می پرسیدم چرا نمیتواند از نمره هجده اش لذت ببرد؟ چطور این فاصله با همکلاسی های دیگرش اذیتش نمی کند. بعدها فهمیدم این چیزهایی که برای من سوال است در حیطه چیزی ست به نام"روانشناسی و فشارموفقیت"! اینطوری است که هر کسی که موفق میشود خوشحال و خرسند نیست. برخی وحشت می کنند و نمی توانند زیر فشار آن دوام بیاورند و مثالش هم مثلا هنرپیشه "تنها در خانه " است که پسرک، کارش به مواد وخودکشی رسید.


یا همین خواننده بریتنی اسپیرز که او هو در سنین نوجوانی به شهرت رسید و نتوانست این همه فشار افکار عمومی وپول و توجه را مدیریت کند و کارش چندین بار به تیمارستان کشید.


از بحث دور نشویم. آنوقت می دانستم که چیزی در این بی تفاوتی مهدیه نسبت به بچه های کلاس وجود دارد که او را یک سر وگردن از بقیه بالا نگه می دارد.


بعدها به این کشف رسیدم که درست است که زندگی میتواند یک مسابقه باشد. اما گاهی وقتها رقیبی وجود ندارد که باهاش رقابت کنی. در کاری آنقدر خوب هستی که خیلی جلوتر از نفر عقبی هستی .نکته اینجاست که معیار آدمی نباید آدمهای دیگر باشند. معیار آدمی باید خودش باشد.


مثلا همین همکلاسی من، معیارش"بالاترین نمره کلاس" نبود. معیارش نمره کامل 20 بود و هر چیزی غیر از آن نقص داشت. به عبارتی او اصلا ماها را نمی دید که بخواهد از جلو زدن از ما خوشحال بشود.


بعدها یاد گرفتم که آدم فقط باید "از خودش جلو بزند" و همیشه در حال رقابت با خود درونی وایده آلش باشد. ممکن است این خود ایده ال آدمیی از نظر دیگران موجود والا و یا مزخرفی باشد. قضاوت دیگران کمترین اهمیت را خواهد داشت.


همه این مقدمه ها را چیدم که این را بگویم:


این روزها سیاستمداران ما حتی با معیارهای نیمه نصفه خودشان هم ما را به زمین می زنند. از رییس جمهور گرفته تا پارلمان و احزاب سیاسی. فکر میکنم باید معیارهایمان را بالا ببریم و برای سیاستمدارانمان نمره 20 را بخواهیم و به هیچ وجه از آن کوتاه نیاییم. آنوقت است که شاید امیدی پیدا شود و سیاستمدارهای ما هم تکانی به خودشان بدهند!


به عبارت دیگر سیاستمدار خوب همیشه خوب است. دوره جنگ و گذار وصلح ندارد. سیاستمدار خوب منافع مردمش در اولویت همه چیزو حتی منافع شخصیش قرار دارد و سیاستمداری که اینطور نیست باید دورش یک خط قرمز کشید و رفت سراغ "بعدی"!


افغانها همیشه به کمترین قانع شده اند و بدترین به سراغشان آمده. کمونیست ها و بعد مجاهدین و بعد طالب ها و حالا حکومت کرزی! یکی از یکی بدتر! یکی از یکی فاسد تر و یکی از یکی خاین تر و وطن فروش تر...



About the author

MasumaIbrahimi

معصومه ابراهیمی مدیر خانه فرهنگ افغانستان است و در کابل زندگی میکند.

Masuma Ibrahimi is Director of Afghanistan Cultural House. She is living in Kabul.

Subscribe 0
160