اطفال افغانستان

Posted on at


 

اطفال یک قشر بزرگ  ومهم هر جامعه میبا شد. از وقتی در بطن مادرهستند تا وقتی به دوره جوانی میرسند توجه

جدی باید در برابر تربیه ،اخلاق،رویه،رفتار،تغدیه،نظافت،طرزلباس پوشیدن،گرم نگهداشتن و درزمستان،سردنگهداشتن درتابستان وغیره وغیره داشته باشم. چراکه این قشر به زودی آسیب پزیر میباشند. واندک سهل انگاری به روحیه وتربیه آنهامیتوان تاثیرات منفی داشته باشد.و طفل را به بیراهه کشاند. اطفال از وقت خوردی که هنوزشیرخوار هستند.شخصیت دارند.واحساس شخصیت مینمایند که والدین متوجه رفتاروگفتارخود باشند.وبه اطفال حرف های زشت درمقابل هم سن های شان نگویند .چرا که به شخصیت آنها برمی خورد .واحساس شکست وناتوانی میکنند.وروحیه اطفال را ضغیف مکنند. وآهسته آهسته طفل گوشه نشین وکم اشتها میشود. وشاید هم طفل مریض شود.که این کار به رشد طفل خیلی مهم است. که باید والدین طفل راازدوران شیر دهی نوازش دهند. وبا آنها مهربان باشند. ودروقت وزمان به آنها شیر، غذا، میوه وهمچنان غذا های متنوع ومیوه جات،سبزیجات بدهند.تربیه طفل از خانه شروع میشود .چرا که خانه اولین جای است که طفل درآن قدم میگذارد. حرف زدن رایاد اززبان مادر یاد میگیرد. وبه همین خاطر باید والدین متوجه تربیه،روش وسلوک،ورفتار طفل خود در همه وقت وزمان باشد وکوشش نماید. که روحیه آن تقویت نماید. وقتی که اطفال حرف میزند متوجه حرف زدن آنها باشد.وقتی چیزی که میخواهد برایش بدهد.ویا اگربه دست رس نبود اورا بفهماند.فعلا به دست رس.نیست. تا که این احساس.راهم پیدا کند. که بعضی مواقع خواسته های تان موجود نیست. طفل درخانه ومحیط زنده گی آنها وافراد خانواده همه در تربیه طفل تاثیرات زیادی دارد. بعد از خانه وخانواده محیط ومکتب محل زنده گی طفل میباشد. وبه همین خا طر باید والدین طفل را طوری تربیت نما یند که وقتی به محیط دیگروارد میشوند.با آن محیط سازگار باشد. وقتی   واردمحیط مکتب میشود

هم طفل وهم والدین به مشکل نیافتند . اطفال از محیط دوم می ترسند . چراکه همیشه –درخانه با مادر بوده بیرون خانه نرفته و تنها مادر واطرافیان خود رامیشناسند .به همین خا طر از محیط دوم می ترسند. واز اطفال دیگر دوری میکند. وتا وقتی که به آن محیط واجتماع عادت نمایند از درس ها درار ی خود میماند. وبعضی از مادرها با آن که طفل اش به آن محیط عادت ندارد واز آن محیظ می ترسد مادر ها هم به معلم ارتباط نمی با شند تا وقتی به محیط مکتب عادت کند باید مادر هرروزه با طفل خود به مکتب برود تا احساس امنیت کند وبا همصنفان دوست شود وازمعلم ،مدیر،سرمعلم وغیره افراد مسؤل در داخل مکتب نترسد. وظیفه این مادر ها خیلی مشکل است. اگر با معلم درارتباط نباشد طفل دلسرد شده واز درس های خود پس میماند ومادر دیگرهم به مشکل می افتد وکارش دیگرهم مشکل میشود. وروزبه روز دلسرد ترشده ومشکلاتی به خود و به والدین خود ببارمیآورند. این ترس آنقدر زیاد میشود که طفل گوشه گیر،تنبل،بهانه جو و حتا مریض میشود. مادران این نوع اوظیفه دارند تا که با اطفال خود کار کنند تا مادر را رفیق خود بدانند و مادران این احساس را به فرزندان خود بدهند طفال که خانه جای همیشه گی هر طفل نی باشد باید مکتب برود رسد بخواند کلان شود همانند پدرکار کند پول کمایی کند  این ها بدون درس خواندن نمی شود. وبا هدیه دادن اورا علاقمند مکتب نماید. تا طفل احساس آرامش نماید. واز مکتب نترسد . وظیفه والدین در این مرحله خیلی دشوار است. با این اطفال نه تنها پدر و نه تنها مادر میتوانند این ترس را از طفل خود دور کند بلکی به کمک یک دیگر میتوانند طفل خودرا آماده ی مکتب رفتن کنند. وترس رااز وجود طفل خود دور کنند. تا بدون ترس وبا علاقه وتشویق به مکتب برود.              

ادامه دارد

            



About the author

160