امام اعظم ابو حنیفه رحمه الله ( بخش دوم

Posted on at


بخش اول این مقاله را میتوانید اینجا به دست بیاورید.


اخلاق امام ابوحنیفه رحمه الله:


ایشان شخص متدین، بسیار با تقوا، زیاد عبادت کننده، در روز روزه و در شب قائم به نماز و همیشه خواننده کتاب خداوند متعال که همانا قرآن است میبود.



امام شخص با خشوع ،خضوع و رحم دل بود و همیشه مردم از خلق خوش و رویه نیک او سخن میبردند.


چشمان ایشان از ترس خداوند متعال همیشه پر از آب میبود و بی حد از پرودردگار خود خوف و ترس داشت و همیشه و در هر کار الله متعال را ناظر و حاضر میدانست، با همیسایه های خود مهربان بود، جامع الادب بود خاضتاً با اساتید خود، نیکی کننده با والدین خود بود و همیشه در هر وقت و در نماز به ایشان دعای خیر میکرد و به نام ایشان صدقه و خیرات میداد و از زهد و تقوای بسیاری برخوردار بود همیشه کوشش میکرد که لقمه ای که نمیداند حلال است و یا حلال از گلویش پایین نرود و همیشه مردم را توصیه میکرد که در طلب حلال کوشا باشید و از حرام بپرهیزید و از چیزی که نمیدانید حلال است و یا حرام از آن دوری کنید تا وقتیکه معلوم شود حلال است و یا حرام.



ایشان تا اندازه ای کوشش میکردند که حرام با مال ایشان خلط نشود، حتی که روزی شریک ایشان که تکه و البسه را به فروش میرسانند یک تکه ای که در آن عیب بود به فروش رساند بدون اینکه مشتری به عیب تکه آگاه شود، وقتی که شیخ از این مسئله خبر شد همه مال خود را به فقراء صدقه داد با خاطریکه در مالش پول همان تکه ای که عیب داشت خلط شده بود.



ایشان در مشهور به امین در معاملات خود بود تا اندازه ای که مردم ایشان را در صداقت و امانت داری به حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه تشبیه کرده اند.



از اخلاق ایشان گذشت و سخاوت مندی بود و ایشان در تجارت خویش به مفاد بسیار کم اکتفاء میکردند و بسیاری از مفاد خود را بالای علماء و طالبان علم مصرف میکردند.


امام ابوحنیفه رحمه الله چنانکه به تطهیر و زیبایی معنوی خویش کوشا بود همچنان به مظهر خارجی و لباس و پوشاک خود کوشا بود و همیشه لباس پاک، نظیف و معطر با بهترین عطرها را میپوشید نظر به این حدیث رسول اکرم صلی الله علیه و سلم: (خداوند متعال دوست دارد که اثر نعمت خود را در وجود بنده خود ببیند).


امام هنگامیکه به درجه عالی و به مقام والایی در فقه و دیگر علوم رسید بسیار از ملوک به ایشان پیشنهاد کردند تا بیاید و سمت قضاء را به عهده بگیرد اما امام از این کار امتناع ورزید به خاطری که در گناه واقع نشود و خلیفه آن زمان هم امام را به زندان انداخت و ایشان را زندانی کرد به خاطری که امام سمت قضاء را قبول کند اما امام این سمت را تا آخر عمر قبول نکرد.



به همین منوال بارها از طرف خلفاء به ایشان مسلک قضاء پیشنهاد شده بود اما امام همیشه این مسئولیت را قبول نمیکرد و رد میکرد و خلیفه هم ایشان را بندی میکرد و ایشان را تعذیب میکرد، تا آنکه به اثر همین تعذیب ها و شکنجه ها در زندان وفات کرد، و گفته شده است که ایشان در زندان توسط زهر از بین برده شده اند.


امام در سال (150) هجری قمری به لقاء حبیب خود یعنی خداوند متعال پیوست.



امام بعد از وفات خود از خود آراء و اقوالی به جا گذاشت و همچنان شاگردهایی که هریک خود یک مجتهد بودند و رفته رفته این آراء و اقوال امام و شاگردانش و با سعی شاگردانش هر یک امام ابویوسف و امام محمد این آراء و اقوال به یک مذهب تبدیل شد که آهسته آهسته این مذهب در تمام دنیا انتشار یافت و به حیث کی از مذاهب مشهور اهل سنت و جماعت قرار گرفت.



مذهبی که به امام اعظم ابوحنیفه رحمه الله نسبت داد میشود مذهب حنفی بوده که دارای آراء اقوال و نظریات خاص خود میباشد و این مذهب در حصه قضاء و معاملات از برتری خاصی نسبت به دیگر مذاهب برخوردارد است و در اکثر ممالک اسلامی با وجودی که مردم آن پیرو دیگر مذاهب فقهی میباشند باز هم در معاملات و قضاء در بسیاری از مسائل و قضایا از مذهب حنفی استفاده میکنند.



و این مذهب به مذهب اهل رای مشهور است به خاطری که امام در بسیاری از مسائل خود اجتهاد میکرد و از رای بسیار استفاده میکردند و حتی در بعضی مسائلی که تا آن زمان اتفاق نافتیده بود هم فتوای میدادند که این سبب به وجود آمدن فقه فرضی شد که این خود یک دست آورد بزرگ و یک خدمت بزرگ به فقه اسلامی بود.


نویسنده "صبغت الله سنتیار"



About the author

sebghatullah

صبغت الله"سنتیار" فرزند مولوی عبیدالله "پروانه" فرزند مولوی پروانه "سنتیار" روز چهارشنبه عقرب سال 1371 در یک خانواده متدین و روحانی پا به عرصه گیتی گذاشت. در سن شش سالگی شامل مکتب ابتدائیه بی بی حوا شده و دوره ابتدائیه خود رادر مکتب مذکور به اتمام رساند، و بعد دوره…

Subscribe 0
160