هيچ كنجي بيدد وبيدام نيست جـز به خـلوتگه حـق آرام نيست
آدميان در دنياي كنوني در آتش آلام روحي، بي قراري، تشويش و دلتنگي رواني، تزلزل و ويراني دل، چنانند كه گويي غرق در زحمت و پريشاني خاطرند. در چنگال ناراحتيهاي گيتي، زبون و بيچارهاند و قهر طبيعت وجودشان را پژمرده كرده است. براي درمان اين آلام، مغناطيس قوي لازم است كه به آنها جهت واحد دهد. بدين لحاظ چون هدف انبياي الهي رسيدن انسان به مقام اطمينان و كمال مطلق است، ياد خداوند و رابطهي انسان و خدا را شرط اساسي نيل به كمال محض و سلامت تن و روان قرار دادهاند. به عبارت ديگر دور ماندن از مذهب و تقيدات ديني زمينه را براي ابتلاي فرد به ناامني، دلتنگي، يأس و نااميدي در بحرانها و محروميتها هموار ميكند.
از اينرو در اين مقاله پارهاي از پژوهشهاي انجام شده در زمينهي تأثير مذهب و رفتارهاي مذهبي بر سلامت روان و نيز تأثير ياد خداوند در صحت روان، بيان ميگردد. از جمله جانشين شدن حب خداوند در دل و جهت واحد دادن به فرد، آباد كردن دل، سلامت فكر، اميد اجابت و…، كه همگي باعث آسودگي خاطر است، اشاره مي شود.
اعتقاد مذهبي و اعمال مذهبي، نياز انسان در جهان هستي است. نياز به فهميدن مبدأ وجودي، نياز به فهميدن هدف زندگي و نقش انسان در زندگي، نحوهي ارتباط انسان با ديگران و پاسخ انسان به جهان هستي از جملهي اين نيازها است. اين نياز بشر در تمام دورانها و درتمام جوامع مطرح بوده است.....