عدم حضور و مشارکت فعال و دایمی زنان در مسایل سیاسی٬ یکی دیگر از مظاهر کندی در رشد شخصیت و دانش سیاسی زنان افغانستان میباشد.
اساساً وضعیت صعب العبوری راههای که بطور طبیعی کاهش سطع ارتباطات و کمبود وسایل شهری و ترانسپورتی را٬ در پی دارد٬ باعث گردیده تا میلیونها زن و دختر در دهات و ولایات کمتر انکشاف یافته٬ از تحصیلات عالی و مظاهر و مزایای فرهنگی٬ برخوردار نشوند تا بتوانند با حضور در اجتماع در عهده داری پست ها و مدیریت ها و یا انتخابات شرکت نمایند .
در این خصوص نیز مشکل قانونی وجود ندارد و با اینکه وزارت امور زنان فعال است٬ اما ساحه ی محدود فعالیت این وزارت٬ نبود وجود و امکانات کافی و دوری و محدودیت اکثر زنان از این نوع خدمات و همچنان طرز تفکر محتاطانه در اکثر مناطق٬ زنان را از پروسه ی فعالیت های سیاسی از قبیل: شرکت در انتخابات٬ تشکیل احزاب و سازمان ها و انجمن های سیاسی ـ اجتماعی و گفتمان وسیعتر ملی و یا شرکت آزادانه در کنفرانس ها٬ سیمینار ها و مجالس و گردهم آیی ها در داخل و خارج کشور٬ محروم ساخته است.
هر چند انکشاف حقوق سیاسی زنان در مقایسه با دوره های گذشته زمامداران افغانستان قابل مقایسه نیست و بهبود عینی و واقعی به چشم میخورد و این روند (با وصف برخورد با مشکلات و چالش های مکرر) امیدواری در عرصه ی مشارکت بیشتر و فعالتر زنان را در امور سیاسی٬ نوید میدهد٬ اما به دلیل ضعف حاکمیت و ضعف امنیت و حتی نبود انگیزه ی کافی٬ جهت اقدامات قاطع و موثر در احیای حقوق زنان٬ حرکات و اتفاقات جاری در این مورد بسیار کند و بطی میباشد.
در جامعه ی اسلامی مشارکت زن در امور سیاسی از حقوق و (تکالیف) مسلم او بشمار میرود و باید همچون مردان در این عرصه فعالیت نماید.
اما دوکتور یوسف قرضاوی در عین حال معتقد است که شرایط هر جامعه فرق میکند و در برخ جوامع نباید تعجیل نمود. باید منتظر زمان بود تا شرایط آماده شود.