درخت بی ثمر

Posted on at


درخت بی ثمر



درخت کلمه ای است که ابتدا نهالی بوده واینک درخت شده ،یعنی سر منشع آن نهال است مانند :نوزادی ،که کودک ،نوجوان ،جوان،ومرد می شود .هر نهالی را ز ابتدا گر کج نشانی درختی کج را حاصل خواهی یافت .پس گرپدری ومادری کودکشان را چنان پرورش دهند که روزی درختی سر به فلک کشیده و همچون ماه آسمان ها وخورشیدی درخشان به دنیا نور افکند .روزی نامی آشنا را به گوش جهانیان می شنواند .



گویند:درخت هر چه ثمر دهد سر فرود می آورد .چه خوش باشد گر این نهال روزی پر ثمر باشد ،آری هستند کسانی همچون درختانی پر ثمر وخورشیدانی درخشان که نورشان دل بی نوران را روشن می نمایند آنان روزی کودکان آغوش والدین بودنند اینک عصای دست بزرگانشان هستند وروزی روشنگران آینده گان خواهند بود کجاست آن قلمی که نویسد صفت این چنین استادانی را گویا گر لب گشایند آه وناله اش از ناتوانی سربه فلک گذارد .



آری سراق دارم چنین بزرگوارانی را شاید همین نزدیکی هاستند صدایمان می نمایند ،چه خوب است که گوش فرا گیریم به سخن این چنین دوستانی ،بیاید تا بچنیم میوه چنین درختانی را .شاید این رود از دریای علم ودانش جاری گشته چه گوارا بود نوشیدن چنین آب علمی .من نیز خواهم روزهای بی شمار عمرم را پی علم سپری نمایم شاید روزی از من یادگاری بجا ماند.



اینک دستانم به نوشتن یاریم نمی کنندبیا ای روزگار تو تقدیرم را از نو نویس شاید پا هایم مرا به رفتن یاری نمایند دیگر تاب وتوان نوشتن را ندارم چرا که خیالم دیگر نا همواری های روزگار را نمی پیماید و به سوی دیگر منحرف می شود گر تقدیر در دستانم بود با جوهر طلا یی می نوشتمش واین دفتر را با موروارید جلد می نمودم .



شاید من همچون دیرو زیان آینده ای روشن داشته باشم و چون درختان پر ثمر روزی سر فرود آوردم ودر سایوانم جوانی عاشق به علم تکیه نماید ویادی از یادگاری هایم کند وخوانند ه سنگ قبرم باشد بیاید دیروزیان امروزفکر آیند ه را نمودم ودست به نوشتن بردم ای کاش خوانده ای برای خواندن نوشته هایم باشد به امید آینده.



این مقاله تقدیم به استادان گرامی مانند:Sh ،F،F،.......................................................



About the author

160