شدشدنشدنشد

Posted on at


یکروزهم بنام توشدشد نشدنشد
چون کار روزگار به تقدیر یاقناست
تقدیر برمرام تو شدشد نشدنشد
روزازل چو قیمت هرچیزکرده اند
عیشی اگر سهام توشدشد نشدنشد
چون باید عاقبت بنهی خانه را بغیر
آباده کاخ وبام تو شدشد نشدنشد
زان می که تر کنند زمانی بروز غم
یک قطره گر به جام توشدشد نشدنشد
دامی به شاهراه مرادی به گلستان
این قید اگر بنام تو شدشد نشدنشد
یکدم غنیمتست بنوشان ومی بنوش
حج امید شام تو شدشد نشدنشد
دردرگه ملک چوغلامان پری حکم
به حضرتش مقام تو شدشد نشدنشد



About the author

160