نقطه سر خط

Posted on at


نقطه سر خط

این جمله چه معنا یا اصلا چرا ضرورت به گفتن این جمله پیدا میشود؟

زندگی گاهی انسان را در دو راهی قرار میدهد که جز این جمله چیزی به زهن انسان نمیرسد شاید این تنها جمله یی باشد که خلاصه همه صحبت ها ودردورنج های او باشد اما این جمله زیاد دردناک است ساده کوتاه اما پر از دردهای است که هرکسی تحمل این جمله را ندارد شاعران و بزرگان وعلما اکثرا یک اثر شان همین جمله است که تبدیل به کتابی میسازند

 

 

گاه اتفاقاتی رخ میدهد که باید به راستی این جمله به زندگی پیدا کرد وواقعا باید قوبلش کرد از این اتفاقها سخت بیزارم از نگاه من به این جمله منشا از بی اعتمادی وانتخاب کردن راه درست است اکثرا در موضوعات اجتماعیی . فامیلی . پیش میاد

 

 

باید داستان زندگی دختری را ابراز کرد که تا حالا تقاص پس میده و به این جمله رسیده ...

دختری که با کمی زیباییش فکر وتمام زندگی یک انسانو که از فامیلاش بود تسخیر کرده بود سنش کم بود در حالیکه خودش هم نمیخواست این اتفاق افتاده بود تا زمانیکه او نزدیک به فارغ شدن از تحصیلش بشد نامزد همئ کسی شد که دوستش نداشت ولی زندگیش را تسخیر کرده بود .

 

 

با خواست فاملیش وسرنوشت بدی که داشت وارد زندگی او شد با دلیکه انگار زندگی را دست کم گرفته بودو فکر میکرد زندگی فقط ساعتتیری بیش نیست اما در اشتبها بزرگ ونا فرجامی بود که زندگیش را به اتش کشید تا 2سال با او با دل که صلا دوستش نداشت تیر کرد هر روز بیشتر با او اشنا میشد وهر روز حسرت گذشته زندگی خودش را میخورد

با فهمیدن اینکه چه انسان که اصلا مطابق میلش نیست زندگی میکند هر لحظه اتش میگرفت اما چه فایده بعد 2 سال جنجالهای زیاد به این نتیجه رسیدن که زندگی ادامه داده نمیشه او دختر خواست جدا بشه اما او انسان میگفت نه با هر نه او دخترک به عمق دریا غرق میشدو نمیمرد اون دختر رنجهای زیادی دید همه عمرش فقط اشک ریخت حسرت زندگی خوبش اورا هر احظه زنده بگور میکرد

 

 

جز خدا دیگه یاری نداشت دنیاش بودونبودش خداش بود هر کس به او رسید دلش را شکستاند و رفت بدون کدام عتنای دردناک بود اما چی باید میکرد انگار سرنوشتش همین قسم قلم خورده بود حالا هم همه دنیا اورا مقصر میکند اما این چه گناهی است پش خودش بزرگترین سوال بود چون او به گفته والدینش کرده بود نه بدلش چون با سنسال کمش اهمیت به دل نمیداد اصلا معنای دل را نمیفهمید

 

 

حالا تک وتنها به امید ینکه بتواند با تحصیلش به خود کاری کرده باشد زندگی میکند اما تا کی اینکه امیدی به زندگی بهتر نشد جدا کاملا نشد اما تنها با فامیلش زندگی میکند تا کاش روزی بشه تا از او به همیشه جدا بشه اینده اش چه خواهد شد خودش هم نمیفهمد اما با زیبایی که دادر هنوز به جنجال است او فعلا یک جمله تکرار میکنه نقطه سر خط....  وبس

 

(به امید اینکه هیچ کس به این جمله نرسد چون دردش بدتر از هر دردی است)

 



About the author

nargeszaka

name:narges
l/n:zaka
graduated from 12 class
city:herat
country:afghanistan
born:1375/11/27
born place:herat
age/18

Subscribe 0
160