اکثریت جامعه روستایی ما اساس و قاعده اجتماعی ملت ما را تشکیل میدهد. بعضی از با سوادها و مکتبی ها از دیدگاه خویش طبقه اناث ونسل جوان دختران قریه نشین ما را متهم به عقب ماندگی و گهنه پرستی و دور از تمدن وارداتی و فرورفته در جل و پلاس چادری و یا چادر سنتی، خرافات پرستی و پاسداری از سنت های گهنه و پوسیده میدانند. و با نیش و جندوگ های درد آلود روح و جسم شان را میآزارند و با داشین افتخار نسل جدید و چند مدرک دیپلوم لیسانس توخالی و دانستن زبان نیم بند خارجیان و انداختن عکس و تصویرهای عشوه گرانه در فیس بوک هاو شبکه های اجتماعی، و با گرفتن پوز ها و استایل های روشن فکری و متمدن بودن خود را برای دیگران جلوه میدهند و عده با داشتن کار و شغل در موسسه، اداره یی و شرکتی شخصیت اجتماعی خود را بالاتر از دیگران میدانند.
سوال این است، آنها به چی مرحله از موقف و مسوولیت های فردی خویش رسیده اند آیا طرز فکر و ایمان و باور شان و قدرت تشخیص خوب و بد روزگار و زندگی تحمیل شده امروزی بر جامعه ما را میدانند؟
عده خود را انسان آگاه، مسوول با دانش با داشتن چند برگ کاغذ مهر و امضا جعلی و تایدی افراد نامعلوم انسان آگاه و با تعهد میدانند. خوشا به حال جامعه ما و اگر بر عکس آن ادای آگاه بودن و انسان مسوول را با بزگ کردن خود در میاورند، وای به حال جامعه ما.
پوشش سنتی ما خرافت پرستی موروثی نیست باید مطابق با تغییرات اجتماعی تغییر و تحول یابد. عده از فامیل ها متاسفانه تلاش تعصب دارند که دختران شان پوشش غیر ضروری و جدا از برداشت و اندایشه یی جهانی امروز را به طرز و سلوک نیم قرن قبل بپوشند. در حالی که پوشیدن چادری در شرایط امروزی در نقطه مقابل اندیشه های حاکم بر محیط اجتماعی موجوده ما قرار میگیرد و این بخاطر تعصبات و یا به خاطر منافع طبقاتی و اجتماعی تعداد از خانواده ها در جامعه میباشد. فرو بردن نسل جوان امروز در جل و پلاس چادری دیروز بر علاوه مشکلات و درد سر های که در روابط اجتماعی دختران عزیز ما به وجود میآورد و از طرف سبب پایین آمدن شخصیت شان بین هم سن و سالان شان میکردد. و این خود عامل د رشد و نموی ریشه های عقده ماندی و پر خاشگری طبقه اناث ما در روابط اجتماعی شان میشود.
حرکت ها و تلا ش های آزادی خواهانه، حفاظت و صیانت از منافع ملی و نوامیس ملی و باور های مذهبی استوارترین بنیادهای زندگی اجتماعی ما را به وجود آورده است. از طرف دیگر تعداد زیادی از طبقه اناث و جوان ما در تار و پود عنکبوتی بیسوادی، عدم آگاهی و میراث های منفی و یا سنت های منحل شده میراثی قرار دارند.
