چه خوبست که ابتدا ازشکست تعریفی داشته باشیم تا اینکه انسان هرشکست را نابودی فکرنکرده وازمسیری که حرکت کرده انصراف ویانادم نباشد.شکست بمعنی واضح تر "نرسیدن اشخاص ویا افراد به اهداف مطلوب خود رامیتوان شکست نامید".
حال میتوان شکست رابه دوکته گوری تقسیم کرد 1_مثبت 2_منفی که ما سرموضوع مثبت آن بحث میکنیم.
درکل اغلب اوقات اشخاص به این پدیده شکست مواجه میشوند که بعضاً خوب از آن گذشته وآنرا ازخود دفع میکنند وبعضاً متاسفانه تحت تاثیر آن رفته نظام زندگی وفعالیت انسانی خود را از دست داده و وضعیت نابسامانی رابخود گرفته واینرا از شکست میدانند که این اشخاص نیز گاهی باعث نابودی زندگی خود شده وازلیست اشخاص فعال جامعه خط میخورند.
اقوال مشهوری سر زبانهاست که میگویند بعد ازهر شکست پیروزی است تا شکستی را تجربه نکنیم به پیروزی هرگز نخواهیم رسید، به این معنی نیست که شخص همین شکست رانابودی خود گرفته دست ازفعالیت کشیده خودرا ناتوان احساس کند بلکه سخت تلاش کند و ازشکست تجربه گرفته خود را به اهداف والای خود برساند.
چنانچه خداوند (ج) برای تشویق وحرکت تمامی انسانها چه زیبا میفرماید:( ولیس للانسان الاماسعی) ترجمه : ونیست برای انسانها مگر اینکه تلاش کند
خلاصه اینکه نمیشود همیشه مغلوب بوده وخودرا ناتوان فکر کرد بلکه هرگز ازسعی وکوشش شانه تهی نکرده وبه فعالیت خود ادامه بدهیم.