کاشت بذر دیمو کراسی و داشتن حق رای انتخاب حق زنده گی در فضای محیط اجتماعی ما با در نظر داشت گذشته سیاه و تاریک داشتن حق و اجرای عدالت درطول چندین قرن و دهه های بی عدالتی و بی انصافی و لگد مال شدن و فرو رفتن حق زنده گی و زنده بودن در مرداب های متعفن حا کمان و قدرت مداران غاصب و زور گوبیشتر به خواب و خیالات محال ودست نیافتی در چشم و دیده ما جلوه می کند تا بر پا شدن پرچم حقیقت و واقعیت هاکه در میان طوفان از خاک و گرد سم اسپان زور گویان و تفنگ ه سالاران و کنیه توزی و نفرت قشر چپاولگرو مالکان گنجینه های باد آورده دود و مئه بر پا شده از خزانه های فرصت طبان و رشوت خواران .به راست نگاه می کنی
چهره ظالمان دیروز و مصلحان امروزی به چپ نگاه می کنی قواره فربیکاران و دروغ گویان به بالا نگاه می کنی روی خدایان مافیای مواد مخدر و به پایین نگاه می کنی ارواق و صفحات تکه پاره شده قانون عدالت و شریعت را می بینی که بر صفحه ها و تکه پاره های شان زور مداری با شمشیر شیطانی در لباس عدل دیوی در جامه درویشی مشاهده میکنی وبا وصف این که تن و جسم مارا به زنجیر ها ی فریب بسته اند
چند تا بال پر رنگ و باد کرده را بر شانه های ما آوخته اند و با کوبیدن بر طبل ها و پوف کردن در شیپور ها و خواندن دعای خیر و سلامت ما را به پرواز تشویق می کنند وقتی با شوق و ذوق رسیدن به آزادی و دیموکراسی به پرواز در می آیم با تیر و نیزه بال های اهدایی شده را سوراخ سوراخ و پاره می نمایند
و ما چون کبو تران فلک زده با تن مجروح دوباره در دام و جال آنها و خاک پای شان مایوس و نا امید بدون کدام فردای دیگر به جان کندن یا زنده گی کردن مجبورمی شویم تا روزی که دار فانی را وداع بگویم باداران ما از پوست و استخوان ما هم نمی گذرند آنها را به پورد سرخ زرد سبز تبدیل نموده و با سنگ و سیمان آمیخته کرده برای تزین و آرایش کاخ ها و شهرک های خو یش موارد استفاده قرار می دهند وبا دیدن وتماشا ی تالارهای آذین بسته واطاق های خواب هوس آلود لذت میبرند
و خواب های خوشی را آلوده با می و مستی با ثروت و قدرت در بستر خواب می بینند وای بر این ساده دلی های ما و خوش باوری های ما افسوس بر این عقل دانشی قالب گرفته ما متل داریم که می گویند تا احمق در جهان است مفلس در نمی ماند