من اقدس خراســــانی هستم, یکی از دخترهای خراســان زمین, کودکــی ما افغــان ها همیشه در آواره گی و و مهاجرت کشور های همســایه گذشته و باید گفت زندگی من از جمله زندگی هــایی است که مردم به آن می گویند: زندگی پر ماجــرا.....

یگانه خاطره خوش در زندگی ام وقتی بود که در کشور پاکستان به مهاجرت به سر میبردیم و شنیدم که به وطـــن باز میگردیم. من یک دختــر نـرم خـو و مهربــان هستم , آرامــی و آبــادی وطنم بزرگترین آرزویم است و هم چنان سرنگون شدن دشمنان وطــن و اســلام, لبخــند مادران و مردم زجر کشیده افغانستــان و هم چنان موفقیت خودم در زندگی که فامیل و خانواده به من افتخـــار کنند. من متعلــم صنف 12 لیـــسه عالــی آمنــه فــدوی هستم و رشتـــه ای را که دوست دارم بخوانم حقـــوق علوم سیـــاسی و بعدا دومین هدفــم در حصه مطالعه ,خواندن رشتــه ادبیــات دری است چون شاعــری را دوست دارم, شعـــر می نویسم و از طریق همین هــدف اگر بتوانم خدمت برای فرهنـــگ زبــان دیــن ام داشته باشم.

به نظر من کسب رضایت خالق هر دو جهان, آبادی وطن, رسیدن به اهداف و قله بلند موفقیت و هم چنان داشتن تحصیلات عالی آرزوی هر انسان است که باید تبدیل اش کرد به هدف.

من فکر می کنم که دولت ما فعلا در وضعی نیست که به تمامی خواست های ما جوابگو باشد و عمل کند, اما من به حکومت جدید و آینده درخشان افغانستان امیدوار هستم و باید بگویم مرد پارسی گفته : یأس صادف به از امید کاذب است. و یگانه خواستی که من از دولتم دارم , صلح, رفاه, و پایان خشونت ها علیه زنان, کودکان و جامعه است.

به فوتبال علاقه دارم و به تمی ملی ما بسیار افتخار می کنم و از ته دل دوست شان دارم و همیشه برای موفقیت شان دعا می کنم اما من همیشه بیننده بوده ام و هیچ گاهی در تیم بازی نکرده ام

.

اقدس که یک دختر با استعداد افغان است و نه تنها به نویسندگی و شاعری علاقه دارد بلکه خداوند استعداد این هنر را برایش اعطا کرده است, از سن 14 سالگی به نوشتن داستان شروع کرده و کتابهایی را به دست خویش ساخته است. بعد از آن به سرودن شعر پرداخته و تا اکنو 52 قطعه غزل سروده که بیشتر در اشعار خود , درد وطن, عشق وطن و عشق خدایش را سروده است. هم صنفی ها و دوستانش او را خیلی دوست دارند زیرا رویه خوب و دوستانه اش باعث شده تا دل های همه را به سمت خود جذب کند. اقدس دختریست که به هنر و هنرمند احترام و علاقه بسیار دارد, زیرا طبیعت و شخصیت درونی او یک هنر مند زاده شده. به هنر نقاشی عشق میورزد و مدت زمان محدودی توانسته این هنر را بیاموزد

.

او میگوید بنا به مشکلات و مصروفیت هایی که در زندگی فرهنگ افغانیت دارند, چیزی به نام اوقات بیکاری نمی شناسد,زیرا همیش باید به کارهای منزل و آشپزی بپردازد و هم چنان دروس مکتب را پیش ببرد ولی با این وجود هم توانسته 39 کتاب با موضوعات دینی , ادبی و تاریخی را مطالعه کند

.

اقدس کم کم پا میگذارد بر روی 18 سالگی ولی او پیش از پیش بزرگ شدنش را با اشعاری که می سراید ثابت کرده است, نه تنها اقدس بلکه خیلی دخترکان دیگری هم هستند که طبع سخنوری, شاعری, داستان سرایی را دارند اما مردم جامعه ما و خانواده ایشان آنها را با مشکل روبرو می سازند, دوست ندارند دخترشان شاعره باشد و یا کتابی را تحت نام دختر شاعر و نویسنده شان داشته باشند و دولت هم در این زمینه به چنین افرادی که استعداد های شان را بنا به ترس فامیل پنهان می کنند را مخفی می سازند تا انیکه این استعداد ذاتی در درونشان رنگ نابودی گرفته و این هستی به هیچ مبدل می گردد هیچ اقدام به فعالیت نمی کند.

اقدس جان میگوید: از اینکه مکتب می آیم الحمدالله از سوی فامیل هیج مشکلی ندارم اما از طرف مردم جامعه اندکی فشارهایی است, ولی من یک افغان هستم و به افغان بودنم میبالم و به این چیزها اهمیت نمی دهم و به تحصیل خود ادامه میدهم و شکرگذار هستم که اسلام برای من حق داده و به حق و وجودم هیبت و حرمت گذاشته است.

\دوست دارم تا به کشور عربستان جهت ادای حج بیت الله شریف , به کشور ترکیه- قونیه برای زیارت مزار مولانای بزرگ بلخی و کشور مصر باستان و تاریخی سفر داشته باشم.

و در اخیر میخوام از شرکت افغان سیتادل که راه بزرگی را برای ما باز کرده است با دنیای تکنالوژی بیشتر آشنا شویم و دسترسی داشته باشیم بسیار سپاسگذارم و امید دارم تا این فعالیت هایشان در مکاتب دیگر نیز اجرا شود.

پارچه شعری از اقدس خراسانی شاعر کوچک افغان:

از عمر بســـــی رفت که ما هیــچ نـدیـدیــم      افسوس که این عمر به بیهــوده بریدیـم

در آرزوی اینکه یکی فهم کند درد دل مــا        ما عمری بدین سو و بدان سو دویدیم

چه اشک هایی که از دیده تقدیر مه چکیدیم         یک آه به کــام دل غمگیــن نکشیــدیـم

دادیــــم جوانـــی و گرفتـــیم غــــــم و درد         این بود متاعی که چنین نقــد خریدیــم

وامن انکس