بعد از مواجه شدن به بسیاری از مشکلات مثل فقرو بیماری (فلج شدن)و تبعیضات ماری کیوری توانست که یک عالم مشهوری در جهان شود با وجود این همه ممانعت ها فقر بیماری و انواع چالش های دیگر ماری کیوری توانست بصورت موفقانه به آنها غالبه نماید ماری کیوری یک عالم مشهور پولندی بود که پدرش یک پروفسر مضامین ساینسی در مکتب پسرانه بود از اوائل او علاقمند ریاضیات و مضامین ساینس بود و همیشه از پدرش سوالاتی را راجع به لابراتوار دستگاه ها و چندین نمونه منرالهامیپرسید.
در آن زمان نقشه اروپا شامل پولند نمیشد بخاطریکه فرمانروا های روسیه ،جرمنی و آسترالیا کشور را بین خودتقسیم کرده بودند که در آنجا قوانین روسی ممنوع شده بود اما فامیل ماری کیوری بسیار خوشحال بودند از اینکه دولت برای شان اجازه داده بود تا زنده گی کنند و به کار خود ادامه دهند اما متاسفانه یک روز پدر ماری کیوری بعضی از خبر های ناخوشایند را برای فامیل خود گفت که دولت روسیه معاشش را کم نموده است و خانه ی را که در آن زنده گی می کردند از آنها گرفته و در آن زمان ماری کیوری شش سال داشت به هر صورت او روز های خوشی و محبت آمیز خود را با والدین و خواهر برادر خود در شهر باستانی پولند سپری کرد و او یک وقت بسیار خوشی را داشت همراه فامیل خود زمانیکه به رخصتی تابستانی بیرون از کشور رفته بود ند.بدختانه زمانیکه ماری کیوری هشت ساله بود یک برادر و خواهر خود را از دست داده و دو سال بعد مادر خود را نیز از دست داد و بعد از آن ماری همراه خواهر و پدر خود زنده گی میکرد و او مجبور بود همراه پدرش در لابراتوار بماند و پدر خود را کمک کند و با بعضی از منرالها و مواد آشنا شود و از تجارب پدر خود بیاموزد .
ماری کیوری بسیار زیرک و لایق بود چنانچه زمانیکه وی مطالعه می کرد تمام هوش و فکرش بالای همان موضوع بود که میخواند و سرو صدا ها ی چهار اطراف خود را نمی شنید و متوجه اطرافیان خود در هنگام مطالعه نمیشد به سن شانزده سالگی از مکتب فارغ شد و بر علاوه دیپلوم دو مدال طلا را بخاطر تجارب عالی در ریاضیات و فزیک بدست آورد .بعد از آنکه وی از مکتب فارغ شد با معاشی که از تدریس خصوصی برای فرزندان خانواده های ثروتمند بدست میاورد زندگی خود را میگذارند.
او علاقمند بود تا تحصیلات خود را به پایان برساند اما متاسفانه در آن زمان پوهنتون وارسا بروی دختران بسته بود.وخواهرش میخواست که تحصیلات خود را در بخش علوم طبی ادامه دهند بنآ ماری تصمیم گرفت که جهت کار و پول پیدا کردن به پارس برود تا مصارف خواهرش را داده بتواند بلاخره مطابق قراردادی که بین این دو خواهر صورت گرفت ماری به پارس رفت .بعد از مدتی که خواهر ماری تحصیلات خودرا موفقانه به پایان رساند وی بجا ی ماری کار نمود تا ماری بتواند به تحصیلات خود در رشته ریاضیات و فزیک ادامه دهد.بلاخره ماری ماستری خودرا از علوم ذکرشده بدست آوردو با عالم فانسوی بنام پیری کیوری ازدواج کردکه هر دو زندگی خوشی را آغاز کردند و تجارب خود را باهمدیگر شریک مینمودند و از تجاب یکدیگر استفاده مینمودند.با وجودی که وضع مالی خوبی نداشته با قرض گرفتن پول یک لابراتواررا باز کردندکه در همان زمان یک عالم فرانسوی بنام هنری بکرل یورانیم را که بصورت نامرئی از خود شعاع پخش میکرد کشف کرد که باعث علاقمندی ماری وشوهرش به کشف بعضی از عناصر شد که در همان سال موفق به کشف عنصری بنام تورانیم که بعداو را رادیواکتیف نامیده اند شد.و در سال (1898)موفق به کشف عنصر دومی بنام پولونیم شدند.....
ماری یک عالم لایق وسخت کوش بود و دوران کودکی سختی را سپری نمود وی 10 سال داشت که از محبت مادر محروم گردید.وی به مطالعه وآموختن علاقمندی زیادی داشت.و با تلاش های خستگی ناپذیر توانست چندین عناصر را کشف نماید وبه خاطر کمک به مردم به اثر تجارب در لابراتوار زندگی خود را به خطر انداخت.
