ای دیده بازو اله وحیران کیستی
ایدل اسیر زلف پریشان کیستی
از سرو قد غنچه لب گلعزار من
زیب بهار و زینت بستان کیستی
بکشا نظر که مور ضعیف تو ایم ما
ای پادشاه حسن سلیمان کیستی
ما خون دل خوریم و تو با غیر جام می
گریان من از رقیب تو خندان کیستی
یعقوب وار بیت حزن گشته خانه ام
در تخت مصر یوسف کنعان کیستی
م و دلی که به بسمل آن چشم کافر است
ای جان تو هم بگو که تو قربان کیستی
گلرا که جوش حسن زیک هفته بیش نیست
مخفی خموش بلبل خوش خوان کیستی