مرگ قو

Posted on at


مرگ قو | مهدی حمیدی شیرازی 

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ تنها نشیند به موجی
رود گوشه ای دور و تنها بمیرد
درآن گوشه چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غزل ها بمیرد
گروهی برآنند کاین مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد
شب مرگ از بیم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیر
دمن این نکته گیرم که باورنکردم
ندیدم که قویی به صحرابمیرد
چو روزی زآغوش دریا برآمد
شبی هم درآغوش دریا بمیرد 
تو دریای من بودی آغوش واکن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد

 

 



About the author

MHS31

Born in Afghanistan, Ready to ....

Subscribe 0
160