روزی ارسطو قصد سفر به شهری را نمود که آن شهر بسیار دور بود؛ او پیاده براه افتاد در راه چند نفر او را دیدند .
از او پرسیدند:که با وجود این همه دوست توانمند چرا اسبی از آنها نمیگیری تا با آسودگی سفر نمایی؟
ارسطو در جواب آنها گفت :بار خویش بر پای کشم بهتر از آن است که منت دیگران را بر دوش کشم
!
در سفر زندگی نیز باید استوار بود . راست و ثابت قدم برداشت و جز خود و اراده خود به دیگری تکیه نکرد . چشم براه کمک دیگران نباش چون موفق کسی هست که بار خویش به دوش کشد نه کسی که بار دوش دیگران باشد .
وقتی از مردم چیزی بخواهی هر چند همان وقت به رویت نیارند اما مطمئن باش روزی این کار را میکنند ؛ پس چرا از کسی نیازهایمان را نخواهیم که وقتی چیزی میدهد هرگز یادش نمیکند و حتی اگر از آن خوب استفاده کنیم پاداش نیز میگیریم .
آری دستت را به در خدا دراز کن که هرگز نا امیدت نمیکند .