طالبان برای مدیریت سیاسی افغانستان آماده می شوند

Posted on at


از باباطاهر عریان نقل شده است که گفته بود: «امسیت کردیاً و اصبحت عربیاً» (شام کْرد بودم. صبح که برخاستم عرب شده بودم.) پیام عیدی ملاعمر نیز بیان چنین حکایتی است. وی زبان و محتوای جدیدی برای پیامش انتخاب کرده است که نشان‌دهندهی یک تغییر جدی و بزرگ در عرصه‌ی بازی‌های سیاسی افغانستان است. وی از انحصار قدرت توسط طالبان انکار می‌کند، خواهان سهم همه‌ی مردم افغانستان در قدرت سیاسی است و تأکید می‌کند که نزد آن‌ها تصور قدرت و انحصار نیست، و هر کسی‌که با اسلام و وطن محبت و وفای راستین داشته باشد، از هر قوم و سمتی که باشد این سر زمین او است، هیچ کسی او را از خدمت به سرزمین‌اش محروم کرده نمی‌تواند، و اطمینان می‌دهد که با سعی و تلاش مشترک، یک‌جا خدمت وطن خود را می‌کنیم، و هر کسی‌که آشکارا از همکاری با اشغال اظهار پيشیمانی کرد اورا برادر خود می‌دانیم و از او استقبال می کنیم. وی بر ضرورت آموزش علوم جدیده تأکید می‌کند و از جنگجویان خود می‌خواهد که در عملیات‌های خود مراقب غیرنظامیان باشند. انتخابات را نیز غیراسلامی نمی‌داند تنها بر موثریت آن شک دارد.


از این لحن و سخن سه احتمال ابتدایی را می‌توان در نظر گرفت:


الف) فشار بر ملاعمر و گروه تحت فرمان او به حدی زیاد شده است که می‌دانند اگر تغییر نکنند، از بین خواهند رفت؛


ب) ملا عمر و گروه تحت فرمان او در دیدگاه و طرز فکر و شیوه‌ی عمل سیاسی خود تغییر بنیادی ایجاد کرده اند؛


ج) سیاست جدیدی در سطح منطقه جریان یافته است که بخشی از آن رسیدن به توافق روی سرنوشت سیاسی ملاعمر و طالبان است.


×××


 دلیل روشنی وجود ندارد که نشان دهد طالبان به حدی تحت فشار قرار گرفته اند که خود را در موقف ضعیف احساس نموده و تأخیر در یافتن یک راه حل سیاسی را به معنای مرگ حتمی خود تلقی می‌کنند. برعکس، نشانه‌های زیادی وجود دارد که مانور طالبان افزایش یافته و احتمال اینکه بتوانند مناطقی را به طور مستقیم تحت کنترل خود درآرند بیشتر از هر زمانی دیگر است.


اگر گروه طالبان از منظر ایدئولوژیک نگاه شود، احتمال ب نیز به سادگی قابل تصور نیست؛ اما اگر این گروه دارای هویت و ماهیت سیاسی تلقی شود، احتمال ب را باید در کنار احتمال ج قرار داد و گفت که این تغییر بخشی از تغییر کلان‌تر برای مدیریت بحران افغانستان و رسیدن به یک راه حل جدید است.


پیام ملا عمر همزمان است با تغییر آشکار در روابط امریکا و پاکستان و برجسته‌شدن نقش پاکستان در حل مسأله‌ی افغانستان. مذاکرات مستقیم میان نمایندگان دولت افغانستان از آدرس شورای عالی صلح و طالبان آغاز شده است و آقای کرزی حتی گفته است که اگر طالبان بیرق خود را در افغانستان بلند می‌کردند کسی آن را پایین نمی‌کرد.


×××


 منابع نزدیک به ارگ ریاست جمهوری اذعان می‌کنند که مقامات امریکایی و سازمان ملل برای زمامداران افغانستان تصریح کرده اند که اگر انتخابات به ایجاد حکومتی مورد اعتماد بین‌المللی و پابند به تعهدات شیکاگو و توکیو منجر نشود، طالبان به عنوان یک گروه «باورمند شجاع» حکومت افغانستان را تصاحب می‌کنند و کسی مانع آن‌ها نخواهد شد.


روشن است که این سخن صرفاً برای طالبان اعتبار نمی‌بخشد، بلکه اعتبار پاکستان را گوشزد می‌کند. برای زمامداران افغانستان گفته شده است که اگر وضعیت به روال کنونی دوام کند، جامعه‌ی بین‌المللی دلیلی برای کش دادن جنجالش با طالبان نمی‌بیند. برای زمامداران افغانستان گفته شده است که در طول دوازده سال گذشته برای جانبداری از حکومت آنان هزاران سرباز بین‌المللی کشته و میلیاردها دالر سرمایه به هدر رفته است؛ اما آن‌ها طالبان را «برادر» خطاب کرده و «فرزندان صدیق و مجاهد افغانستان» لقب داده اند و نیروهای بین‌المللی را «خارجی» و «قاتل» و «اشغال‌گر» عنوان کرده اند و سرمایه‌های بین‌المللی را نیز به طوری آشکار غارت کرده و به جیب یک گروه مافیایی فاسد و بی‌رحم ریخته اند. حالا جامعه‌ی بین‌المللی رویکرد خود را تغییر می‌دهد و با حمایت از «برادر بزرگتر» تلاش می‌کند که برادر کوچک‌تر نااهل را ادب کند و سرجایش بنشاند. ظاهراً به زمامداران افغانستان گوشزد شده است که هیچ خوبی‌ای در نظام کنونی نیست که در طالبان نباشد و هیچ بدی‌ای در طالبان نیست که این نظام از آن مبرا باشد. تفاوت این است که آن‌ها «باورمندان شجاع» اند و این‌ها بی‌باوران بی‌ایمان و فاسد و نااهل. گفته شده است که اگر ثبات سیاسی، مبارزه با فساد و قطع نفوذ القاعده هدف اصلی جامعه‌ی بین‌المللی باشد، طالبان برای انجام این کار به مراتب شایسته‌تر از زمامداران فاسد و نااهل کنونی افغانستان اند. گفته شده است که اگر مقدار حمایت مالی و سیاسی‌ای که به دولت ناکام کنونی اختصاص یافته است در اختیار طالبان قرار گیرد، بسیار به زودی می‌توانند کارهایی را که این دولت انجام داده نتوانسته است، انجام دهند.


با این نشانه‌ها، می‌توان گفت که احتمال ج جدی‌تر از هر احتمالی دیگر است. ملاعمر و طالبان خود را برای حکومت آماده می‌سازند و معتقد اند که مرغ دولت باری دیگر روی سرشان به پرواز آمده است. اگر فردا دیدیم که طالبان حمایت خود از حقوق زنان و حقوق بشر و هماهنگی با جامعه‌ی بین‌المللی را بر زبان راندند، دچار شگفتی نشویم. طالبان با اهداف سیاسی مدیریت می‌شوند. اهداف سیاسی از آن انعطافی برخوردارند که بتوانند «مجاهدین بنیادگرا» را با کریم «مدافع دموکراسی و جامعه‌ی مدنی» آرایش دهند و طالبان را لباس پاسداری از آزادی و مدنیت بپوشانند.


در این وسط، نیروهایی که هنوز هم در ساحل راحت پله‌ی ترازو به زمین می‌زنند، باید حساب خود را با خود تصفیه کنند و مراقب باشند که کم نیاورند...


 



About the author

AzizRoyesh

Aziz Royesh was born in 1969 and has lived through harsh times of his country. He has narrated his story in a book titled "Let Me Breathe"!

Subscribe 0
160