عظمت فروریخته بودا

Posted on at


وقتی پیش روی بودا ایستاده میشوی تا عظمتش را ببینی همین که سر بلند میکنی میبینی ویران شده و فرو ریخته فکر میکنی توان نگاه کردن به این عظمت فرو ریخته را نداری سرت راپایین میکنی و احساس میکنی که خودت در درونت ویران میشوی و فرو میریزی



کمی انطرف تر که نگاه میکنی فقط یک کانترینر و دیوارهای کاه گلی را میبینی و چند پولیس که برای راهنمایی و گرفتن تکت برای ورود به بودا ایستاده اند همه جا رنگ خاک است اما چند گل افتابگردان توجهت را جلب میکند  که کمی انطرف تر بودا سر از خاک بر اورده اند و در مقابل عظمت این سرزمین خاکی گردنشان را به طرف افتاب کج کرده اند



هر چه دور تر میشوی میبینی که اطرافت بوته های خار هستند و بعضی جاها بوته های اسفند و چند زمین کشاورزی که گندم ها را برداشت کرده اند و  گندم ها دسته دسته روی زمین قرار گرفته اند


با خودت فکر میکنی چرا بنایی به این عظیمی چنین است و اطرافش چنین ؟ ذهنت درگیر است و به بامیان و  سرزمین مادری ات فکر میکنی


فقط میتوانی باز هم به بودا از دورتر خیره شوی و بودا را کوچک تر ببینی تا ویرانیش را کمتر حس کنی....همین طور قدم میزنی در بین خاک ها و کوشش میکنی برای سوالات ذهنت جواب هایی بیابی




اطراف بودا پر شده از بوته های اسفند که بوی خاصی دارد



و در اخر هم یک عکس یادگاری همراه با  عظمت فروریخته بودا




About the author

minarezaee

مینا رضایی متولد 1990 در کابل،افغانستان زندگی میکند .

Subscribe 0
160