دخترک بامیانی

Posted on at


به طرف زیارتی که در کنار بند امیر است و قدم گاه حضرت علی ذکر شده میروی همین که به طرف دروازه چوبی زیارت میروی دختر بچه ای را میبینی که کنار دیوار ایستاده شده ، به طرف چهره اش میبینی ،فکر میکنی که معصومیت خاصی در وجودش هست میخواهی خوشحالش کنی اما نمیدانی چطور

 

به ان طرف تر که نگاه میکنی پسر بچه را میبینی که در حال پهن کردن بساطش هست و چند گردنبند را پیش روی خود گذاشته که رویشان عکس حضرت علی هست به سمت پسرک میروی یک گردنبند را برمیداری و نگاه میکنی

 

و میبینی زنی کنارت نشست او هم یک گردنبند با تصویر حضرت علی خرید و در گردن نوزادش  کرد و دخترکی که کنار دیوار ایستاده بود هم به طرف زن امد گویا که مادرش بود اما برای دخترک چیزی نخرید ،از مادرش اجازه میگیری و گردنبند را در گردن دخترک میکنی  ودخترک در چهره اش خنده ای نمایان میشود تو هم خوشحال میشوی...از مادرش اجازه میگیری که با دخترک عکس بیندازی

  مادرش به طرف تو نگاهی میکند و با لهجه هزارگی میگوید: (چی میکنی با یی بد صورت عکس میندازی کشکی یی خوبشی بود) ناراحت میشوی فقط عکست را می اندازی و چیزی نمیگویی و دخترک هم از کنارت میرود

با خودت فکر میکنی که ان دخترک چه گناهی دارد که دست و صورتش نشسته است چه گناهی دارد که لباسهای زیبا ندارد چه گناهی دارد که در جایی  زندگی میکند که از اب و هوای سرد و بی احتیاطی والدینش صورتش در این سن کم خراب شده

 برای کودکان وطنت اهی میکشی و باز هم ارزو داری که به روزی به حد اقل امکانات اولیه و تحصیل برسند 

 



About the author

minarezaee

مینا رضایی متولد 1990 در کابل،افغانستان زندگی میکند .

Subscribe 0
160