مرا بگذار
من می خواهم همینجا بمانم
گریز زمان مرا همین جا بگذارید
می خواهم درهمین لحظات دفن شوم
ای قاصدک خوش خوان زمان
حوالم را برسان به آیندگان
عشقم را تازه نگهدار
چون وقتی بیایی و مرا نبینی کوشش خواهی کرد که به پوشت من می آیی
که من نمی خواهم
تو چون ستاره خواهی شد
دریا و امسال این
از گریز زمان نمی ترسم از بودنت کنار خود هراس دارم
بیشک من هم در کنار دریا زندگی هستم
اما بودنت را احساس نکردم