نماز دیگر روز (عصر) بود که از یک خواب کوتاه میان روز برخواستم و یکی از اعضای خوانواده از من خواست که برای بازدید از موزه هرات برای برنامه دانشگاهش با او به آنجا بروم. در آنجا آثار تاریخی را دیدم که مرا به یاد دهه ها قبل از زمان زندگی نسل من می انداخت. بعضی آثار عتیقه ای مانند سکه های قدیمی و ظروف سفالی را دیدم که از دو هزار سال قبل بودند. تعداد از آنها از دیگران باستانی تر به نظر میرسیدند.
احساس غرور اینکه من از شهری با پیشینه تاریخی بزرگ, مردمی با تمدن ستودنی و مکان های تاریخی زیاد که پیشینه تاریخی این سرزمین را نشان میدهد, مرا فرا گرفت. در گذشته, جهان به اقیانوس و هرات به نگین این اقیانوس تشبیه میشد. دریای خروشان هریرود از وسط این شهر با آب انبوه اش میگذرد.
هرات دومین شهر پرجمعیت افغانستان بعد از کابل است.
این شهر بحیث یکی از بزرگترین شهرهای افغانستان و یکی از بزرگترین مرکزهای آموزش و پرورش شناخته میشود. به اساس ارزیابی سازمان یونسکو(UNICCO) در سال 2009 هرات بحیث یکی از هزار شهر مساعد برای زندگی انتخاب شد. فارسی زبانها باشندگان اصلی هرات اند. گرچه مردم از دیگر گروه های قومی نیز در آن زندگی میکنند ولی زبان گفتاری این ولایت فارسی است.
گویش گفتاری مردم هرات, گویش هراتی است. گرچه در نتیجه هم مرزی این ولایت با کشور ایران بیشترین مهاجرت ها به این کشور از ولایت هرات صورت میگرد و این سبب تاثیرگذاری فرهنگی ایران بویژه بر گویش هراتی شده است.
مکان های تاریخی را میتوان در هر جای هرات دید که مهمترین بناهای تاریخی آن عبارت اند از منارجام, قلعه هرات وغیره. زمانیکه در حال برگشت از موزه هرات بودم در هر گوشه هرات حضور خواجه عبدالله انصاری مشهور به پیر هرات , دانشمند و عارف باستانی هرات را احساس میکردم.