چه شده است ؟ چرا سر بر دیوار اندوه گذاشته ایی؟
چرا آسمان چشمانت ابری است ؟به دیروز غم آلود میندیش وفردای نیامده را نگران مباش وبه امروز چنگ بزن !
نکند امروز رانیز در درد وغصه وناشکیبایی سپری کنی وفردا در حسرت دیروز باشی ؛ دیروزی که امروز توست !!
برخیز،برخیز ....به کنار پنجره برو ، شیشه غبار گرفته اتاق را پاک کن ، نه .....پنجره را باز کن ،
نگاهی به اسمان بیانداز ،نگاهی به طبیعت وآدم هایی که زندگی در وجودشان جریان دارد .
پسندیده است که برای غم های کوچک اندوهگین باشی ؟
به انسان های بزرگ غم های بزرگ برازنده است نه اینکه هر رعد وبرقی آسمان چشم هایت را بارانی کند .
روزهایت را بامداد سبز رنگ بساز وعاشقانه زیستن و زندگی را دوست داشته باش که بی تردید فردا از آن تو خواهد بود