بخوان شاید وسیله شوی

Posted on at


قلم و دفترم را برداشتم وزیر آسمان چشم به ستاره ها دوختم . اشک چشمانم باری دیگر صورتم را شتشو داد . بخاطر زنانی که زندگی شان را درمیان غم ودرد سپری میکنند شب و روز شان را نمی دانند چگونه سپری کنند بنا سکوت را پیشه خود قرار داده می سوزند ومی سازند تا شاید فرزندان شان به آیند ومصدر خدمت مردم خود گردند اما



فرزندانی که میان این همه درد غم چشم بگشایند مگر میشود آینده سالمی داشت وبرای مردم خود مصدر خود گردند ؟؟؟؟ نه هرگز ، هزگز این کار امکان پذیر نیست خواهرم ، مادرم وای زن برخیز دیگر وقت نشستن هایت گذشت به پای خودت برخیز مگذار وجودت مورد ظلم وستم مردان گرگ صفت وحشی قرار گیرد . میگویند زن با یک دستش گهواره وبادست دیگرش دنیا تکان میدهد . پس برخیز دنیا را چنان تکان بده تا ظالمانی که دست های همچون تبر شان را بر سرت بلند کردن را سرنگون گردند



بلند شو این سکوت هایت بر حالت ، زندگی و فرزندانت فایده ای ندارد بلند شو فریاد بکش که خسته ام از این همه ظلم وخشونت چنان فریاد بکش که بدرد پرده گوش آن مردان عقب مانده ای که وجود ظریفت را کبود ساختند . اشک چشمانت را پاک کن دیگر وقت اشک ریختن نیست دست وپایت را به بکار بنداز نگاهی به اطرافت کن ببین چقدر جهان بدون تو پژمرده است نگاهی کن به طفلک های که باید دست نوازش تو برسرشان کشیده شود چگونه کنار خیابان ها دست به سوی آدمهای که خود نمی دانند کجای زندگی قرار دارند دراز میکنند



چند لحظه ای سکوت کن ببین چی میشنوی ؟؟؟؟؟ هییییچ آری تعجب ندارد دنیا به پاس بلند شدنت سکوت کردند همه سر سجده به پایت خم نمودند و با گام گذاشتن خودت به شور و شوق می فتند گام هایت را محکم تر بردار تا دنیا به شورو شوق بی افتد و خم شود سر آن ظالمانی که سالها تورا به زیر برقع زندانی ساخته بودند



این را نوشتم تا شما خواننده عزیز چه زن هستی چه مرد حق وحقوق زن را بشناسید و حق زنان را به گوش دیگران برسانی تا شاید خداوند مهربانم تورا به وسیله نوشته هایم وسیله مانع کننده خشونت علیه زنان غم دیده کشورمان سازد .


به امید روزی که کوتاه گردد دست مردان ظالم و بی غیرتی که دست بر سر زن ناتوان  این کشور بلند میکند .



About the author

160