سعید-کارهای که انسان میکند آیا به تقدیر خداوند است؟
جلال-بلی بتقدیر خدا است
.
سعید-پس وقتی انسان گناه میکند نباید گناه را پای او بنویسند ، زیرا این گناه هم از طرف خداست!
جلال-مگر شما قدر را چگونه تفسیر میکنید؟
سعید-من اینطور تفسیر میکنم که قدر یعنی کارهای که انسان میکند کار خداست نه کار بشر.
جلال-این معنی اشتباه است؟
سعید-چرا؟
جلال-زیرا کارهای انسان مال خود اوست، انسان خودش آب می آشامد،خودش تجارت میکندو انسان خودش مسافرت میکند. اینها چه ارتباطی به خدا دارد؟
پس معنای قدر چیست؟
جلال-برای قدر سه معنا میباشد:
1)علم،یعنی خدا به کارهای که مردم انجام میدهند دانا و عالم است مثلآ خدا میداند که فلانی کار خوب میکند و یا عمل زشت انجام میدهد
.
2)امر و نهی،یعنی خدا مردم را به کارهای نیک فرمان میدهد و از کارهای زشت و ناپسند باز میدارد و آن چیزی هم که خیر و شری ندارد مباح گردانیده شدا ست
.
نقشه، مثل مهندسی که برای ساختمان نقشه ای روی کاغذ میکشد
3 (
اما ساختمان و اصطلاح پیاده کردن نقشه کار بنا و کارگر است، مهندس با آن کاری ندارد مثلآ بنا میتواند نسازد و یا تغییراتی در نقشه بدهد و وقتی هم که میسازد از روی اراده و اختیار میسازد نه اجبار لذا بعد از همه اینها خدا به انسان اراده و اختیار دادهبرای اینکه از روی اراده و اختیار باشد.
پس کسیکه اعمال نیکو انجام داد مورد ستایش و سعادت مند است و کسیکه گنهکار شد مورد لعنت و در آخر کار زیان کار خواهد شد
.