"آرمانهای نهفته یک دختر افغان"
شب است وتاریک هوای بیرون سرد اما هوای دلم سرد تر از آن و در گوشه یی از دهلیز……
شب است وتاریک هوای بیرون سرد اما هوای دلم سرد تر از آن و در گوشه یی از دهلیز……
متجاوزین هنوز در عشرت دریکی از ولسوالی های دور دست کشور بسر می برد او زندگی……
هیچگاه قادر به این نیستم که در یک محیط پر از همهمه و پر سروصدا بنشینم وتصمیم……
او در 6 سالگي مادر خود را از دست داده بود چند ماه از مرگ مادراش نگذشته……