آمی هیل در عقب است و آماده شروع کار با برنامه "#فلسفه فلم انکس" است.

Posted on at

This post is also available in:

حدس بزنید کی در عقب است!!!

مردم شما را یاد کردم.... سه ماه را در آفریقا با چشم های باز, باور شخصی, توانمند سازی و تصمیم خود سپری کردم و چیزهای زیادی برای گفتن دارم – تعداد الهام بخش, تعدادی دل شکن, تعداد غافلگیر کننده, تعدادی شگفت انگیز و تعدادی بسیار خنده دار و اما نخست......

یکی از دلایل که داوطلبی جهانی را انتخاب کردم داشتن یک فهم وسیع تر از وجود فقر است و اینکه بتوانم در مورد فقر با یک اندیشه حرف بزنم. گرچه من به بی تفاوتی نسبت به اطراف خود مشهورم, فکر میکنم که این اقتضای موقعیت است که من در آن حضور دارم و این همه چشم پوشی من از موقعیت اطراف من را و فضای درهم و برهم سیاسی که زندگی ما را کنترل میکند را نمیتواند توجیه کند.

در سال گذشته بصورت وسیعی تغیر کرده ام. هفت سال مطالعه و کار با رسانه ها و فلم را حالا با خوشحالی به گوشه میگذارم. انکشاف جوانان و اجتماع, آینده من است, بصورت ملی,جهانی و یا هردو..... سه ماه آموزش در زامبیا, در آفریقای جنوبی زندگی مرا کاملا بصورت خوبی تغیر داد. به اینکه بصورت رسمی عضو "#فلسفه فلم انکس" هستم افتخار میکنم.

پس.......... فقر؟

در بینش ساده لوحانه غربی من فقر چیزی بیش از پول نداشتن نیست. تجربه زامبیا چشم های مرا به یک جهان دیگری باز کرد که تا حال تلاش میکنم که آنرا درک کنم. این مانند یک سیستم پیچیده بازی دومینو است, پرسش اصلی این است که از کجا باید شروع کرد؟

تعریف فقر باید نخستین گام باشد؟ مانند محدودیت آموزش, بهداشت, دسترسی به خدمات درمانی, فساد اداری, زیاده خواهی, آزادی بیان, نابرابری, نادانی وغیره.... فقط چند نمونه کوتاه و موضوع های فرعی آن با یاری همدیگر در تلاش تغیر شرایط اند. طوری احساس میگردد که نمیتوان فقر را تعریف کرد.

ما همه در کار و بار خود مصروفیم و همه احساس ما را در خود گرفته است. یک کودک در حال مرگ به نشانی از فقر تبدیل شده است, در بعضی شرایط درست هم هست – اما به این سادگی و کلیشه ای هم که معلوم میشود نیست.

فقط از تجربه خود, از آنچه که شاهدش بوده ام حرف میزنم, اما واقعا از تحلیل پیچیدگی و چالش های فرا روی فقر خسته شده ام.

شرایط مرا وادار کرد که چندین بلاگ در واکنش به تجارب, احساسات, درک و آگاهی خود از موضوع های که با آنها در زامبیا روبرو شده ام بنویسم... آخرین کاری که میخواهم بکنم اینست که  حالا همه چیز را فاش نکنم.

برخواهم گشت دوستان!!



About the author

ahmadshafi

Ahmad Shafi Raouf was born in 1990 in Herat province of Afghanistan, graduated from high school in 2008. Then started BBA in 2009 in Ishraq university of Herat city, Afghanistan. He is studying now in seventh semester as a senior, and is planning to get his masters degree. He started…

Subscribe 0
160