چگونه با ناامیدی و افسردگی مبارزه کنیم؟

Posted on at



این یک سوال خیلی بزرگ در ذهن همه انسانها است و عموماٌ به این باوراند که هیچ جوابی برای این سوال وجود ندارد.


منفعل بودن به این معنی نیست که منتظر خدا بمانیم ویا به این معنی نیست که بیکار بجای خود ایستاده شویم و منتظر به آن باشیم که خداوند از آسمانها برای ما یک میلیون دالر بفرستد.


این را بدانید که زندگی ما انسانهاکامل  نیست، همیشه در زندگی طوفانهای زیادی می آیند و میروند.



دوست عزیز من! آیا تو احساس ناامیدی میکنی؟ پیشنهاد میکنم به بالا نگاه کن،خداوندبزرگ است و مواظب بنده خود است،خداونداز  روزهای سختی که در زندگی ما بوجود می آید برای بیرون کشیدن ما از افسردگی و ناامیدی و پرنیرو ساختن ما استفاده میکند، و برای ما میگوید: نباید از مشکلات زندگی دلسرد شوید همیشه امید هست.



سختی ها ومشکلات معمولاٌ باعث میشود که احساس کنیم تنها هستیم.ما آدم ها هر روز با مشکلا ت زیادی روبه رو میشویم ،مخصوصاٌ در شرایط که فعلاٌ ما در آن هستیم که بیشتر با مشکلات اقتصادی زیادی روبرو هستیم باید به ایمان مان تکیه کنیم و این را بدانیم که خداوندخیلی بزرگتر از مشکلاتی است که برای ما پیش می آید.


درحقیقت امید اعتمادی است که همه تان دوست دارید داشته باشید،وقتی مااحساس نا امیدی میکنیم عموماٌ به زانو می افتیم و دعا میکنیم و از خداوند کمک میطلبیم ویا به رخت خواب میرویم ومیگوییم : خدایا بمن مرگ بده .


وقتی ناامیدهستیم،داشتن امیدکارخیلی سختی است و به نقطه ای در زندگی مان میرسیم که دیگر نمیتوانیم ادامه بدهیم ودلیلش این است که هدف مشخص نداشتیم واینکه اگر ما به یک نقطه مثبت که در زندگی وجود دارد نرسیم در حقیقت زندگی مان بیهوده و پوچ است.



اگربه جاده ناامیدی ادامه بدهیم به مثل این که امیدیک دیوانه برای فرار از تیمارستان و نداشتن قدرت لازم برای آن میماند.اول باید یک قدم مفید برای آزادی برداریم،باید ازمحیط نا امیدی خود را دورکنیم و بقیه کار را به خداوند واگذار کنید.بیشترآدمها همیشه به اطراف افسوس ها و سختی های گذشته شان میچرخند و روز به روز زندگی و ذهن آنها تبدیل به یک قول بزرگ میشود که فکر وذهن شان را به اسارت گریفته باشد و توانایی فرار از نا امیدی را ندارند.


تنها عده کمی از انسانها وجود دارد که دوراندیش هستند و برای داشتن یک زندگی ایده آل هر قدم که برمیدارند با احتیاط وبافکربرمیدارندتادچارمشکل نشوند.ولی بیشترآدمها به این باورند که زندگی ففقط همین امروز است و آینده یی وجود ندارد همین افکارمنفی باعث میشود که مشکلات روز به روز افزوده شود و دچار فقرمالی میشوند اینجاست که احساس ناامیدی میکنند و باز هم بجای اینکه توکل بخدا بکنند عموماٌ شروع به کفر میکنند و دست به خودکشی،خودسوزی و غیره ... میزنند.



در مجموع میتوان گفت که داشتن یک حس عالی برای اینکه بدانیم خداوند حلال مشکلات است و ما را در تمام عرصه های زندگی یاری میکند ولی در عوض باید ما آدم ها هیچوقت احساس ناامیدی نکنیم باید امید داشته باشیم به اینکه هیچ مشکلی وجود ندارد که راه حل آن وجود نداشته باشد. 



160