فقر یعنی نابودگر نابود کننده همه چیزفقربزرگترین چالش در یک جامعه است.وقتی یک جامعه به فقردوچار میشود یعنی اینکه تمام نردبانهای ترقی اش اززیربناویران میشود.فقر یک جامعه را ازهرنظر به خصوص ازنظر سیاسی به بحران مواجع میکند.وقتی دریک جامعه مردم به فقر مواجع باشند.
درداخل آن جامعه هرج مرج به وجود می آید مردمدربرابر آن جامعه بی اعتمادمی باشند.همین است که تمام افراد آن جامعه کوشش میکنندکه تاخود راازاین فقربیرون کنند دست به کارهای میزند که نظم وتعادل جامعه را برهم میزند.دولت رادربرابر مردم به معزله وجارجگجالها گوناگون روبه رو میکند.
دیده میشودوقتی یک ابرقدرت میخواهد یک دولت رااستعمارکنداولین کار اواین اواین است که بزرگترین صدمه رابه اقتصاد آن کشورمیزند فقراقتصادی رادرآن جامعه بوجود می آورد دولت ومردم رابااین کارش ازپای درمی آورد بعدا راهای استعماربرایش آسان میگردد.
بلی!کشورما همیشه بخاطری ضعفی اقتصادی که داشته مورد تجاوز قرارگرفته وباتمام این دشواریها بازهم به پای ایستاده ومیخواهد خودرااز این بحران بکشد.
پس برای نگهداشت یک جامعه عالی باید همه دست به دست هم داده بهترین راه رابرای جلوگیری ازفقر انتخاب کنیم تاجامعه باسبات وخودکفا باشیم وستاره درخشنده درکنار همه دولت هاباشیم.