نوجوان آیندنگراست اما کودک به زمان حال می اندیشد
یک کودک درزمان کودکی هیچ چیزرانمی داندوبه فکربازی خوداست وهرچیزراازطریق مشا هده ورفتاری والدین کارهای گوری مدرسه وسایل ارتباطه جمعی نمی فهمد اما یک نواجوان تمام این چیزهارامی فهمدوازمرحله کودکی به مرحل نواجوانی رسیده ا ست
وبه مشا هدهد خوداست وفکرمی کند چه کارهای انجام دهندکه آیندی خوب داشته باشد اما یک کودک فقط روزی خودراتیرمی کند وهنوزبه آیندفکر نمی کندویک کودک نمی تواند کارهای سخت راانجام دهدوفقط بعظی ازکارهای ساده راانجام داده می تواند ویک نواجوان میخواهد مستقل باشد اما کودک وابسته به دیگران است یک نواجوان میتواند بدون خا نوادزندگی کندولی یک کودک نمی تواند بدون خانواد زندگی کند نواجوان همیشه احساس مسولیت می کند ومسولیت پذیراست اما کودک احساس مسولیت ندارد