هرات برق دارد،ندارد،دارد،ندارد،ندارد،دارد....ند...

Posted on at


به نقل از رندان نزدیک به حکماء ،حکایت است که روزی روزگاری در مجلس شورای وزراء که از قضای روزگار صحبت بر سر مسله ی برق هرات بوده، امیر اسماعیل خان با طرح پیشنهادی این شورا مخالفت کرده و گفته بوده که اگر این طرح اجرا شود،مردم هرات مظاهره خواهند کرد. راوی می گوید: حاکم بزرگ، خانقلی خان اعظم، جناب پریزیدنت عالی مملکت(حامدکرزی) بالافاصله و با خنده و رندی فرموده است: امیر صاحب! حالی مردم هرات خو به خاطر ستاره افغان هم مظاهره می کنند!


طوفان خنده ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


امروز که عکس های تجمع هراتیان در دروازه ی ریاست برق را دیدم به یاد این اتفاق افتادم


 


 



.


این تجمع پس از روزها و ماه ها نق زدن های فسخانه ای و ذکر مصیبت های فراوان سازماندهی  و اجرا شد. این چندمین بار است که چنین تجمع هایی پشت دروازه ریاست برق هرات ، همچون نمایشی که از بس اجرا شده است،نخ نما شده و دیگر تاثیری ندار د، اجرا می شود.


حالا اگر فرض را بر این بگذاریم و به تعریف های معمول از مطالبات مدنی هم قانع شویم، آیا چنین شیوه هایی که نظام از قبل برایش پادزهر دارد می تواند موثر باشد؟ آیا استراتژی ی نق نق نق نق نق نق نق نق نق نق نق نق نق نق نق نق و نق نق ونق...........نق و نق نق و سپس و بالاخره پشت دروازه ی مقصرین اصلی این وضعیت رفتن ،از قبل استراتژی یی ناکام نیست؟


پاسخ های ریاست برق همچون همیشه آماده و تیار است. همه چیز ارجاع می شود به مرکز و گناه همه چیز به گردن مسوولین پیشین انداخته می شود و وعده داده می شود که به زودی این مشکل حل خواهد شد و چندی بعد ظاهرن وضعیت برق بهتر از اینی که هست خواهد گردید. اما با شروع فصل سرما،باز همان آش و همان کاسه.


در حاشیه واقعیت های مسجلی پنهان می شوند. کسی برنامه ای اساسی برای رفع این معضل ندارد،همه پذیرفته اند که ساعت حضور و غیاب اعتراض و سکوت های شان را با این چرخه عیار کنند. کسی نمی خواهد این میانمایه گی ی فجیع را به پرسش بکشد،کسی پرسش های اساسی و گزنده و فاش کننده طرح نمی کند. همه گویی کتمان می کنند که این فاجعه نتیجه ی چیست. دیگر کم کم همه ترجیح داده اند فراموش کنند که اینجا روزی روزگاری تیمی مافیای بر پروژه برق هرات تسلط داشت و همه چیز را برای خودش خانگی کرد و تمام مفاد آن را به جیب زد. تیمی که صاحب ملیون ها دالر شد اما به قیمت توزیع غیر علمی برق وارداتی، به قیمت خویش خوری در توزیع برق، به قیمت وسیله ساختن روند توزیع برق به عنوان سازوکاری انتخاباتی برایجمع آوری رای بیشتر، به قیمت نصب ایستگاه ها و تقسیم کننده های برق در نزدیکی خانه و کارخانه و محل کار مشتی سرمایه دار و قوماندان زورگو و غارتگر، به قیمت دستکاری در میتر ها، به قیمت توزیع مجانی برق برای شماری اندک، به قیمت توزیع برق سه فاز با تکتانه ی برق دوفاز و رهایشی، به قیمت منحرف کردن مسیر شاه-لاین ها به سمت مناطقی که در نقشه نبودند، به قیمت محروم کردن مناطق فقیر نشین از برق و دادن سهمیه ی این مردم به زورداران و غارتگران


 


حالا مردم در گرمای 47 درجه بالای صفر،کلافه و مریض و جهنمی،در مناطق فقیر نشین در میان عرق و مرض هایی گوناگون و میکروب هایی که جشن گرفته اند می سوزند اما ساکتند و گویی این را همچون تقدیری شوم پذیرفته اند.شمار زیادی از مردم خساره مند شده اند، تمام دار و ندار خانه شان که شاید یک یخچال یا کولری آبی ارزان و چایجوش برقی بوده است ، با فشار نوسانات برق سوخته است. خانه ای نیست که خساره من نشده است. اما کسی ،جایی این مسایل را مطرح نمی کند. همین حالا مثل این که ان همه چشم عرق کرده ی عاصی در آن شهر نمی بینید که شماری اندک از سرمایه داران و قدرتمندان و تفنگی ها و وابستگان شان در ناز و نعمت برق خوب و کافی دارند. اما گویی همه این را عادی می پندارند.


من امروز برای ریشه کن کردن این فاجعه پیشنهاد هایی را مطرح کردم. پیشنهاد های به این شرح:


حتمن نباید سراغ "شو" های همیشگی رفت. راه های خلاقانه تر و موثرتری هم وجود دارد:



1- اینهمه دانشجوی تخنیک و پولی تخنیک و انجنیری و دیگر در هرات است و آن همه هم مدعی گرفتن پست ریاست برق، اما تا هنوز حتا یک مقاله جاندار و دقیق در مورد سبب های بی برقی و یا کم - برقی هرات نوشته نشده. بنویسید!

2- علت نبود این مشکلات برای شماری اندک از سرمایه داران و شهردار و والی و اسماعیل خان و... را در رسانه ها تشریح کنید.

3- تجمع و تحصن آخرین مرحله است .جلوی خانه ی شهردار،اسماعیل خان و والی ،عده ای تحصن کنند و از آنها بخواهند که یا برق خانه خود را هم قطع کنند و یا به این مشکل رسیده گی کنند.

4- شماری از متضررین از تغییر ولتاژ برق، از ریاست برق خواستار غرامت شوند و جدی دنبال کنند.

5- با کارخانجات صحبت شود تا در یک اقدام دسته جمعی اقدام به اعتصاب کنند.

حتمن راه های خلاقانه تردیگری هم وجود دارد. اما بدون برخورد ریشه ای با مشکل، همواره با اصلاحات آنی و بی دوام مواجه خواهید بود.


 


 



About the author

MasoudHasanzada

اززنده گی نامه های فرمال و سر راست متنفرم. به همین دلیل چنین می نویسم: مسعود حسن زاده ای که حالا و اینجا می بینید در کابل زنده گی می کند،شاعر و منتقد ادبی ست و رهبر نخستین گروه راک و بلوز افغانستان(مورچه ها) ست. روزگارش از راه روزنامه نگاری…

Subscribe 0
160