نیروی جوانی

Posted on at




نیروی جوانان در حقیقت یک نیروی پر انرژی و قوی ای بوده که قادر به همه موارد و عمل های زندگی بوده و از توان همه کار ها بر آمده میتواند.


جوانان در حقیت دیوار های سخت یک فامیل، جامعه و همچنان یک کشور میباشد که باید کوشش کرد تا او را از سنگ ساخت، یعنی جوانان باید به قسمی تربیه شود که در همه مشکلات زندگی از نگاه مقاومت به مثل سنک و از نگاه اخلاق به مثل موم باشد.



 


جوانان، که سرنوست ساز یک کشور میباشد، در قدم اول ایشان توسط پدر و مادر شان تربیه شده و بعد به خدمت اجتماع فرستاده میشود. نیروی جوانی که یک قوۀ محرکه برای دوران موتور زندگی میباشد و تمام پیشرفت یک جامعه محصول کارکردهای جوانان است و باید جوانان کشور ما چنان کوشش داشته باشند که موتور خود را به اندازۀ دیگران نی، بلکه موتور شانرا باسرعت تر از دیگران بسازند، البته در شرایط که امروز وطن عزیز ما افغانستان قرار دارد باید تمام جوانان کشور بیشترین وقت شانرا مصرف در تعلیم و تربیه و تحصیل نمایند، زیرا یگانه چیزی وطن مارا از همه بی عدالتی، نا امنی ، جنگ و همه موارد زشت نجات میدهد همانا نیروی جوانان است که تحصیل نموده و روح و روان خود را وفق به مردم خویش میسازند.



سخن که قابل گفتن را دارد اینست که در قدم اول والدین رول به سزای را در تربیه اولادان و فرزندان جوانشان دارد، یعنی  در فکر فرزندان همان سخنان وجود دارد که از والدینشان شنیده است، چی حق است و چی نادرست ، ولی این خود جوان است که آخر به حقیقت پی میبرد و حق را از باطل فرق میکند.


در اغلب جوانان مؤفق در قدم اول دست والدین وفامیلشان است، که به این حقیقت باید همه پی ببرد، و همیشه  والدین باید کوشش داشته باشند که فرزندان شانرا طوری تربیه کنند که حد اقل فردا کسی باشد که به خودش خدمت کرده بتواند، و به خودش وقتی خدمت نموده، که خود را بشناسد، و وقتی خود را شناخت باز درک خواهد که وظیفۀ خودش در قبال خداوند متعال، مردم و اجتماع چیست.


باید قبول کنیم که دورۀ جوانی دوره است که همه جوانان خواهش این را دارند که باید زندگی خوش را داشته باشند و این زندگی خوش به معنای خوش گذرانی و خوش زیستی نی ، بلکه به درس تعلیم حصول خواهد شد.



کیست که خوش نداشته باشد که از همه مسؤلیت ها شانۀ سبک داشته باشد؟ حقیقت اینست که این را جوانان مؤوفق هم خواهان هستند اما آنها خود را به کردن کارهای عادت داده اند که جوانان تنبل ازان گریزان هسنتد، یعنی گفتۀ مشهور است که میگویند ( ادب را باید از بی ادبان یاد گرفت) بلی این جوان باید این گفته را در سر داشته و بفهمند که عمل های که یک جوان تنبل انجام میدهد درتضاد به عمل های خودش باشد.


به امید اینکه روزی فرا رسد که کشور ما دارای جوانان باشد که در همه موارد پیشرفت های مثبت داشته و سر مشق جوانان کشور های دیگر باشد.


و من الله توفیق


حکمت الله عزیز 



About the author

hekmatullah

I am hekmatullah and i am from ghazni province of Afghanistan i graduated from school at 2009 and now im student of journalism at kabul universtiy

Subscribe 0
160