امروز در صفحه اول پژواک از دختری پاردیس(پردیس؟!) نام سخن رفته است که رپ خوان است و گیتار را خوب می داند و می نوازد، که خب تا اینجای بحث خیلی هم خوب، خیلی هم عالی، و بالشخصه علاقمند به هنر و هنرمند هستم، در ادامه متن بعد از گفتن از سبک و سیاق این بانوی جوان نسبتا" زیبا از مهاجرتش به ایران گفته که حدود شش سال را در بر گرفته بوده است، و ایشان تا صنف دوازده شان را در ایران خوانده اند اما بعلت مشقات زندگی مهاجران و برخورد بد ایرانیان به وطن خود بازگشته اند، و در این بیان عینا" جمله ای که تکرار شده اینست: وقتی می خواستم برم دانشگاه از دست پلیس ایران کتک خوردم(!!!!!!)همچنان چندین مرتبه در راه کورس(!!!!!!!!!)این حالات مرا مجبور ساخت تا دوباره به کشور خود بازگردم(!!!!!!!)
من در اینباره گپی دارم و آن هم اینست که، این دختر خانم باکمالات و هنرمند به چه دلیل توسط پلیس ایران لت و کوب شده است؟ و آیا پلیس کدام شهر و در کجا؟ و اگر چرایی اش به دلیل افغان بودنش باشد که این امر بعیدی است چرا که از دید پلیس و اکثر ملت ایران تنها هزاره های مهاجر در ایران، افغانی به شمار می آیند و این دختر خانم نه چندان شبیه به هزاره ها چگونه افغانیتش بر پلیس ثابت شده تا مورد هجمه و لت قرارش دهند؟
من نمی خواهم بگویم دولت و ملت ایران خیلی دولت و ملت خوبی اند درباره افغان ها، نه هرگز چنین نمی گویم، من هم مهاجرت کشیده و دیده ام و سالهایی بسیار بیش از سالهای زندگی خانم پردیس در این کشور زندگی و تحصیل کرده ام، اما هرگز شاهد چنین برخوردی در سرک های ایران با زنان نبوده ام، بالعکس بارها و بارها شاهد چنین اعمال و رفتاری از جانب پلیس کشور عزیزم با زنان و مردان روی سرک بوده ام، که بحث آنرا میگذاریم برای وقتی دیگر.
می خواهم بگویم چرا مردم ما اینقدر کور کورانه و بی خردانه هر حرف مفتی به دهانشان می آید می گویند و بعدتر از آن چرا روزنامه نگاران و خبرنگارانی به این سطح بی سواد و غیر حرفه ای باید در سایت پر بازدیدی مثل پژواک استخدام باشند که هر بی ربط و باربطی را درج کرده به نشر بسپارند، بابا ما هم مهاجرت کشیده ایم و زندگی ها کرده ایم در ایران، اینطور که برخی نشرات درج می کنند گویی افغان های مهاجر در ایران جو می خورده و بار می برده اند به سان عهد قدیم و دم بر نمی آورده اند از بی زبانی و خفت، و بدتر از ان اینکه هر روز بیش از دیروز بر این خفت خود پایبند و استوارند که از جایشان تکان نمی خورند.
دست بردارید آقا، دست بردارید خانم از این غرور کاذب نفرت انگیز افغانی تان، که خودتان را با تمام کثافت کاری هایتان سرور و سالار کائنات می دانید و بقیه به شمول ایران و ایرانیان را مردار خورهای روی زمین!
تو را به خدا در ارزیابی ها و قضاوت هایمان کمی هم خودمان را ببینیم، ما هنوز سیستم فاضلاب شهری نداریم بعد گوه های ماان را ماه به ماه از زیر مان جمع کرده به زمین های زراعتی می بریم بعنوان کود استفاده می کنیم بعد گپ ایران که می شود شمشیرهای برانمان را از زیر همان لباس گندیده گوهی مان بیرون آورده بسویشان نشانه می رویم، یک نگاهی به خودمان و سر و رویمان بیندازیم بعد از هر وسیله برای بدگویی از ایران استفاده کنیم.
پی نوشت: اینها را برای پژواک بعنوان کامنت نوشتم ولی موقع ارسال دیدم اسم ارگانی که در آن مصروف کارم بعنوان کامنت گذار درج می شود مجبور شدم اینجا بنویسم تا شاید دو نفر دیده با من همدردی کنند!
خلاص
