تقدیر

Posted on at


 بعضی وقت ها که میخواهی به هدفی برسی ؛ تمام کوشش و تلاش خود را صرف بدست اوردن ان میکنی ، شاید هم تمام قوای خو را به کار نبری اما امید برای موفقیت داشته باشی ، به هر حال یا به هدف می رسی یا نمیرسی.


چون شرایط ، ارزش ها و امکانات و هر چیزی که لازم رسیدن به هدف است متغییر است ،حتی روحیه خودت.


اگر خواسته ات را بدست بیاوری، احساس موفقیت میکنی ولی وای به روزی که نشود ؛ ان  وقت است که زمین و زمان ،همه را به باد ناسزا میگیری.


در این میان پدیده ای به نام شانس یا بخت ، طالع ، تقدیر،سرنوشت،قسمت و از این مترادف ها شکل میگیرد و فرد خود را با طالع و خوش شانس یا متضاد ان  بد شانس تصور میکند.


این طرز تفکر و تصور قدم های بعدی فرد را شکل میدهد . حتی پافشاری برداشتن یا نداشتن ،خوب یا بد بودن این پدیده برای انسان که همان تلقین فرد و اطرافیانش بر اوست ممکن تاثیرات  عمده ای بر زندگی شخص وارد کند. خصوصا زمانی که انساان احساس کند فردی بد طالع یا بدشانس است ، او که همه درهای موفقیت را پیش روی خود بسته میپندارد  هرگز سراغ تجربه راه های دیگر نمیرود و از هر سعی و کوششی ابا میورزد،مثل همان بچه فیلی که پایش را با طناب به درخت بزرگی بسته بودندو با بزرگ شدن فیل ذهنیت ( نتوانستن ) در او نهادینه شد و اگر پایش را با نخی  نازک به نهالی خرد هم بستند ، فیل حتی فکر دور شدن از درخت را هم نکرد چون باور داشت که نمیتواند.


چیزی که مهم است تلاش برای رسیدن به اهدافمان هست، هر چند به ان نرسیم .نکات ضعف و قوت را میتوان کنترل کرد اما باختن به روزگار و تسلیم شدن در مقابل شرایط را نباید پذیرفت.زندگی تلاطمی از شدن ها و نشدن ها ،خواستن ها ونخواستن هاست.پس درگیر و دار تلاطم زندگی باید حرکت کرد.


گاهی گمان نمیکنی ولی میشود                       گاهی نمیشود نمیشود که نمیشود


گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است                گاهی نخوانده قرعه به نام تو میشود


گاهی گدایی و گدایی و گدایی و بخت نیست         گاهی تمام شهر گدای تو میشود


 




About the author

somaie

My name is Somaie.

Subscribe 0
160