امروز از دهانم بخار می برامد گفتم چه زود زمستان شد.....

Posted on at


هوای کابل خیلی سرد شده است، انگار نه انگار تازه در ابتدای پاییز بسر می بریم، دمای هوا در سردترین ساعات روز مثبت 3 بود امروز، اینطور وقت ها تا دلت بخواهد بیاد بدبخت بیچاره هایی می افتم که ندارند، هیچ چیز، لباس، بخاری، خانه خوب، نان گرم، هر چند خودم در این شبها در آن اتاق خواب یخزده می لرزم و توان روشن کردن بخاری را ندارم از این ماه، و مصرفش خیلی می شود اگر از اینموقع شروع به مصرف کنم، ولی لااقل می توانم با پوشیدن لباس بیشتر و خوردن غذای گرم خود را تا زمان روشن نمودن بخاری زنده نگه دارم، آنهایی که در قعر زمستان بخاری ندارند و سوخت ندارند چه می کنند؟

چقدر مفهوم فقر در زمستان ها واضح و قابل رویت می شود. رابطه تنگاتنگی بین فقر و زمستان وجود دارد، در زمستان این فقر عمومی ملت افغانستان خیلی ملموس است، وقتی که از سرک ها تیر می شوم و گاری های مملو از لباس های لیلامی خارجی ها را می بینم که به قیمت های بسیار ناچیز به فروش می رسند با خودم می گویم یعنی کسی هست که به اندازه بیست و سی افغانی پول نداشته باشد تا از اینها بخرد و در سرما نلرزد؟ با این قیمت های نزدیک به رایگان اینهمه البسه که از آنسو بعنوان زباله وارد افغانستان می شود باید هیچ کسی در سرما نلرزد، بعد وقتی از لابلای گفتگوی بین دو زن در ملی بس می فهمم درآمد همسر کراچی وانش در روز فقط صد افغانی است می فهمم خب نه، ندارند که همین لیلامی های ناچیز کهنه را به بیست و سی روپیه بخرند و از سرما نلرزند، باور کردنش آنقدر سخت است که به شوخی و تمسخر می ماند، اما اینها واقعیات بخش بزرگی از افغان هاست، افغان های زیر خط فقر، که نمی دانم چگونه زنده می مانند و زندگی می کنند، و چگونه دولتی دارند که بعد از آمدن میلیاردها دلار و باقی ماندن فقر عمومی در کشورش هنوز می تواند سرش را بلند کند و به روی شهروندان یخزده اش نگاه کند.

شرمت باد کرزی!

شرمت باد



About the author

zainabsajjadi

I'm a 32 years old woman, from Afghanistan, i have a master in private law from Iran, and am living in Kabul, i would like to share my whole experiences and feelings in my life with other afghan women and men inside and outside of my country, i think Film…

Subscribe 0
160