مرغ کلنگی هفده کشته به جا گذاشت

Posted on at


 

باز زنگ مکتب به صدا در آمد شاگردان از هر سو به طرف مکاتب خود روان اند بکتاش چون سایر نوجوانان وارد مکتب شد مدیر لیسه بعد از خوش امدید به حاضرین مکتب آنها را به درس اتفاق و انسان دوستی دعوت کرد همین که بکتاش به صنف رفت آه بلند ی کشید و گفت ای کاش که همه این نظر مدیر مکتب را داشته باشند ولی ندارند

 

 

آرش صنفی بکتاش متوجه حرکاتش شد و از او احوال خانواده اش و همسایه گان را پرسید بکتاش باز فریاد زنان با رنگ و روی سرخ شده قهر آمیز صدا ی خوده بلند تر نمود و گفت از این چی بد تر شود چند هفته قبل در ساحه کوچه نور بخش خان از یک بی اتفاقی کوچک انسان کشی بزرگ رخ داد

 

معلم که تازه وارد صنف شده بود و می خواست در مورد مضمون دری با شاگردان صحبت کند از بکتاش خواست تا این قصه و غصه را با همه هم صنفی هایش در میان بگذرد بکتاش از جایش بلند شد و با بی حوصله گی و روح پژمره رو به همصنفی هایش کرد و باز درد دل را آغاز نمود پسر همسایه ما وقتی به تخت بام خانه می رود تا ماش های پاک شده را سر و زیر نماید می بیند که مرغ کلنگی همسایه اش آن را پاشان نموده ا وخشت خام را گرفته و به طرف مرغ می اندازد که قضای روز گار این خشت پای مرغ کلنگی را خون می کند صاحب مرغ به جان این طفل آمد و او را لت می کرد و آن قدر می زد که طاق و حوصله مادر طفلک به سر می زسد و جدال و جنگجال دیگر را با پسر همسایه به راه می اندازداین حادثه باعث موی کنی زنان دو خانواده می شود و زنان که با ناخن های دراز و رنگ کرده به جان هم افتادند و خون سرخ شان به دستهای همدیگر مثل گل لاله نمایان می شد شام که پدران از کار وکسب خسته به خانه می آیند و این همه بد بختی را می نور بخش خلاصه از جنجال صبح تا هشت شام هفده نفر جوان قربانی مرغ کلنگی می شوند که جنازه های این جوانان روح و روان ما را افسرده کرده است ای کاش که این همه شهدا راه استقلال و آزادی برای آبادی می بودند که متاسفانه سلاح های مخفی در خانه به این قسم به جان هم هدف گرفته می شود و ای کاش که مثل مدیر ما کلان های کوچه نور بخش خان هم مردم را به اتفاق و انسان دوستی دعوت می کردند که ما شاهد این نوع حادثه های تلحئو غم انگیز نمی بودیم شنیدن این قصه همه را به فکر بدر معلم دری که می خواست به ما درس شعر حمد را بدهد خطاب به نوجوانان گفت همه ما که بنام خداوند توانا و قادر آغاز گر خوبی ها می شویم باید از زشتی ها و بد بختی ها مردم را به راه مستقیم و اسلامی که همانا اخوت و برادری است دعوت نمایم و امروز من از شما می خواهم که هر یک مقاله در مورد اهمیت اتفاق و صلح بنویسند شاگردان با یک صدا کفتند معلم صاحب ما درد خود و جامعه خود را به قلم آورده و آن را به همه انسان ها تقدیم می کنیم .



About the author

anitaafghanazimi

Anita is a student in 11 class in Hatifi High School.she is interested in poem.

Subscribe 0
160