دو دلداده در تنگنا

Posted on at


 


وژمه دریکی از ولایات جنوب کشور بسر می برد، او 18 سال از بهار زندگی خود را با ناز نعمت سپری نموده است از مرحله بلوغ خواستگاران زیادی داشت ، اما وژمه دلداده پسر خاله اش ولی است ولی نیز وژمه را از ته دل دوست میدارد


پسر کاکا وژمه نیز از هوا خواهان وژمه است وقتی پسر کاکا وژمه از رابطه ولی و وژمه خبر شد. خانواده خود را برای خواستگاری فرستاد، اما وژمه این نامزدی را رد کرد



وژمه موضوع خواستگاری پسر کاکا اش را با ولی در میان گذاشت ولی بزودی خواستگار فرستاد وژمه از خوشی در لباس نمی گنجید و خیال نامزدی و عروسی را شب و روز در سر می پرورانید


زمانیکه موضوع خواستگاری با بزرگان خانواده در میان گذاشته شد پدر وژمه به این نامزدی رضایت نداد روزها سپری شد ، اما دل سخت پدر وژمه نرم نشد پدر وژمه تصمیم گرفت تا وژمه را با برادر زاده خود نامزد نماید


سرانجام شب که پدر وژمه تصمیم داشت وژمه را رسما نامزد نماید وژمه با ولی قرار گذاشت و هردو سوار به موتر بسوی کابل حرکت کردند و در کابل به خانه خواهر ولی پناه بردند



وقتی پدر وژمه از موضوع آگاهی پیدا کرد آتش خشم اش افروخته شد وژمه و ولی هردواعتراف کردند که باهم ازدواج نموده اند


پدر وژمه وقتی دانست موضوع از چه قرار است فورا نکاح نامه جعلی  را به دادگاه پیشکش نمود که گویا وژمه خانم پسر کاکا خود است ، اما با ولی فرار نموده است


پدر وژمه شخص پر نفوس و مقتدر ولایت خود است و شواهد ومدارک زیادی جعلی را پیشکش دادگاه نموده است اکنون هردو جوان در تنگنا قرار گرفته اند و در صدد آن اند تا چگونه  جعل را به اثبات رسانده و دوباره هردو در کنار یکدیگر زندگی خوشی را دنبال نمایند 




About the author

160