بیشتر از این که در مورد زن از دیدگاه مرد چیزی بگویم ناگزیریم انواع دیدگاهای مردان را درباره زنان بررسی نماییم. خداوند عزوجل درتخلیق موجودات از تنوع عجیب کارگرفته است این تنوع در خواص ودیدگاهای آدمیان صریحا وجود دارد

اما نظربه موقعیت های مذهبی.اقتصادی.ایدولوژی وجغرافیایی میتوان یک شباهت تقریبی در دیدگاهای مردان درمورد زن دریافت کرد.در جوامع به اصطلاع متمدن وپیشرفته وآزاد با وجود که به زنان آزادی بیحد وبی اندازه داده شده است مردان این جوامع نیزبه زنان بمثابه یک موجود ارزان و ارضاء کننده شهوات مینگرند و در راه و کردار آنها اصلا کدام مانع وجود ندارد.آنهاییکه پیرو مذاهب اند اکثرا نظربه احکام مذهب شان به زنان مینگرند اما نباید فراموش کرد که رشد اقتصادی و درگیر بودن عقب ماندگی نیز در سست بودن ومحکم بودن عقاید مذهبی رول مهم دارد.بیاید به مذهب خویش وبنابر رسوم و عنعنات خود به صفت یک مرد مسلمان زن را بمثابه گوهر نایاب وقیمتی بنگریم وچون افغانیت با اسلامیت گره می خورد زن نیمه از بدن افغان مسلمان میشود که تا دم مرگ با اوست.واضع است آنچه را که قیمتی پندارند و به سختی به کف آرند دور از انظاروپت وپوشیده نگهمیدارند از همین جاست که اگر به زن بمثابه یک صدف پاک و نایاب وقیمتی دیده میشود.پس موضوع حفظ حجاب و پاکی زن قانونیت اسلامی پیدا میکند که این همانا خواست دین مبین اسلام است پس برجاست تا بمثابه افغان مسلمان برنقش قدم پدران وحکم دین پاک خویش قدم گذاریم ومتوجه باشیم که تقلید کورکورانه از دموکراسی وتمدن آتشی است که شعله هایش اسلامیت. افغانیت و آخرت مارا خاکستر میسازد